افزونه المنتور آینده وردپرس در سرتاسر جهان
اگر با سیستم مدیریت محتوای وردپرس آشنا باشید قطعا می دانید که وردپرس بدون افزونه هایش تنها یک سیستم وبلاگی ساده است (دقیقا مثل یک گوشی که هیچ اپلیکیشنی روی آن نصب نیست) و به هیچ عنوان نمی توان وب سایت های حرفه ای را با آن طراحی کرد. خوشبختانه افزونه های وردپرس روز به روز حرفه ای تر و پیشرفته تر می شوند به صورتی که خود این افزونه ها کم کم یک بخش جدانشدنی از وردپرس می شوند، به صورتی که جدایی آن افزونه و وردپرس غیرممکن به نظر می رسد. می توانید مهم ترین افزونه ای که وردپرس بدون آن حداقل 60 درصد کارایی خودش را از دست می دهد نام ببرید؟ شاید به افزون های سئو مثل یوست سئو اشاره کنید و یا افزونه افزایش سرعت سایت مثل موشک وردپرس و یا … اما تا شما خانه ای نداشته باشید، آیا سایر موارد مثل برق کشی خانه، لوله کشی و … مهم است؟ قطعا خیر
اینجاست که وجود یک صفحه ساز قدرتمند مثل افزونه صفحه ساز المنتور می تواند سر و صدای زیادی به پا کند.
حالا چرا با این مقدمه رفتم سراغ معرفی صفحه ساز المنتور؟ چون به نظر خیلی از متخصصان وردپرس در سراسر جهان افزونه شگفت انگیز المنتور هم داره جای ووکامرس را می گیرد، یعنی با اینکه مدت زمان زیادی نیست که این افزونه روی کار آمده، ولی در همین مدت کوتاه توانسته است بیش از 5 میلیون وب سایت را در سراسر جهان المنتوری کند!
و متخصص ها این حوزه بیان می کنند، که در چند سال آینده دیگه قالب های امروزی و کلاسیک وردپرس از بین خواهند رفت و کم کم طراحان وب سایت به جای استفاده از قالب های مختلف و آماده وردپرس برای طراحی سایت های مختلف، تنها با استفاده از یک صفحه ساز قدرتمند همانند المنتور، تمام سایت ها را طراحی خواهند کرد! از این خفن تر هم داریم؟
المنتور چیست؟
اگر طراح سایت باشید یا خودتان یک کسب و کار آنلاین راه اندازی کرده باشید، قطعا تجربه انتخاب یک قالب مناسب را از بین صدها قالب وردپرس مختلف را داشته اید و در انتها هم از قالبی که انتخاب کردید راضی نبودید و با خودتان گفته اید که اگه فلان قالب رو نصب می کردم بهتر بود! و چه بسا که بارها هزینه های سنگینی بابت تهیه قالب های مختلف وردپرس هم کرده اید.
حال اگر به شما بگویم که دیگه نیازی نیست در بین انتخاب قالب وردپرس مناسب کسب و کار خود سردرگم شوید و می توانید تنها با استفاده از یک افزونه صفحه ساز، هر مدل سایتی اعم از فروشگاهی، خبری،دایرکتوری، شرکتی، پزشکی، آموزش آنلاین و … را راه اندازی کنید، چه احساسی دارید؟!
بله در اینجا می خواهیم به شما افزونه صفحه ساز المنتور رو معرفی کنم که واقعا در نوع خود بی نظیر و شگفت انگیز است و از زمانی که این صفحه ساز روی کار آمده، سایت های وردپرسی بسیار زیبا و حرفه ای شده اند، به طوری که دیگر تشخیص یک وب سایت با طراحی اختصاصی از وب سایت های وردپرسی کاری بسیار مشکل شده است.
مزیت های استفاده از صفحه ساز المنتور
المنتور رابط کاربری بسیار حرفه ای و ساده ای دارد و کار کردن با آن بسیار ساده است و خیلی زود می توانید طراحی سایت با آن را فرا بگیرید.
افزونه المنتور با 99 درصد قالب ها و افزونه های دیگر سازگار است و این یعنی اینکه شما همین الان می تونید این افزونه را روی سایت خود نصب کنید و بدون اینکه نیازی باشد به ساختار سایت تان دست بزنید، از امکانات آن استفاده کنید.
طراحی صفحات و بخش های مختلف سایت تنها با دارگ اند دراپ (Drag and Drop) یکی از مهم ترین قابلیت های این صفحه ساز است که طراحی سایت با این افزونه را بسیار ساده و سریع کرده است. تمامی مراحل طراحی در ویرایشگر مخصوص صفحه ساز المنتور انجام می شود.
یکی دیگر از بهترین مزیت های صفحه ساز المنتور طراحی زنده و فرانت اند (Front-end) آن است، در حقیقت شما در لحظه می توانید طراحی که انجام داده اید را مشاهده کنید و هیچ نیازی نیست که بعد از انجام هر تغییری به صفحه خود برای مشاهده تغییرات مراجعه کنید.
بدون یک خط کدنویسی php,css,html می توانید سایت هایی کاملا حرفه ای با امکاناتی جذاب طراحی کنید.
مهم ترین قابلیت المنتور این است که شما با استفاده از این صفحه ساز می توانید تمام یک قالب وردپرس را از 0 تا 100 طراحی کنید، یعنی شما با نصب یک قالب رایگان از مخزن وردپرس + افزونه المنتور و افزونه المنتور پرو می توانید هر مدل وب سایتی را هر امکانات و ظاهری را طراحی کنید!
نصب و راه اندازی قالب هلو المنتور + المنتور، المنتور پرو و المنتور فارسی
برای اینکه به صورت کامل با نصب و فعال سازی قالب و افزونه های المنتور آشنا شوید، ویدئو زیر را تماشا و مراحل را به صورت عملی اجرا کنید:
دوره جامع آموزش طراحی سایت با المنتور
شما با این آموزش قادر خواهید بود هر نوع وب سایتی اعم از شخصی، شرکتی، فروشگاهی، خبری، پزشکی، دایرکتوری، آموزشی و… را بالا آورید. خوبی المنتور با سایر قالب ها این است که شما با ساخت تمپلیت برای صفحه نوشته ها، محصولات، دسته بندی ها و… می توانید روی UX سایت تان به طرز شگفت انگیزی تاثیر بگذارید. برای مشاهده دوره طراحی سایت با المنتور به این لینک زیر مراجعه کنید.
https://aigitali.com/course/elementor-web-design/
منبع:
تجربه کاربری با رابط کاربری متفاوت است (UI ?= UX)
بله، نیازی به گفتن این موضوع نبود. اما تفاوت این دو دقیقاً در چیست؟ بگذارید اول یک توضیح ساده و سریع بدهیم مخصوص کسانی که حوصلۀ کمتری دارند:
رابط کاربری یا واسط کاربری به مجموعه صفحات، تصاویر و المانهای بصری – مثل دکمهها و آیکونها – گفته میشود که کاربر برای تعامل با یک دستگاه یا برنامه از آنها استفاده میکند.
منظور از تجربه کاربری هم آن تجربه و حسی است که کاربر در هنگام تعامل با بخشهای مختلف از محصولات و سرویسهای یک شرکت دارد که شامل نحوه تعامل او با رابط شماست.
محتوا دلیلی است که کاربر به وبسایت یا برنامۀ شما سر میزند و با آن تعامل برقرار میکند. رابط کاربری مجموعه ابزارهای تعاملی است که کاربر برای تعامل با این محتوا از آنها استفاده میکند. تجربه کاربری هم به مصرف این محتوا کار دارد. اینکه مصرف آن تا حد ممکن برای کاربر ساده باشد و او با حس خوبی شما را ترک گوید.
اینفوگرافیک: تفاوت میان UI و UX
فکر میکنم با نگاه کردن به بشقاب غذای زیر بتوانید بهتر متوجه تفاوتهای طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری بشوید:
همانطور که میبینید، برای شروع ما تنها مواد اولیه داریم که همان محتوا است. حال باید این محتوا را به نحوی در اختیار کاربر خود بگذاریم. اینجاست که طراح تجربه کاربری وارد معادله میشود. او درباره مشتریان تحقیق خواهد کرد تا نیازهای آنها را بشناسد. سپس مشخص خواهد کرد که معماری صفحات، نقشه سایت و المانهای مختلف به چه شکلی خواهند آمد. بعد کار طراح رابط کاربری شروع خواهد شد. او این طرح اولیه را برخواهد داشت و آن را با واقعیّت یکی میکند. که یعنی تمام مسئولیتهای طراحی، انتخاب رنگ و … به عهده او خواهد بود.
مسئولیتهای طراحان UX و UI
خب همانطور که متوجه شدید، هر یک از طراحان UX و UI مسئولیتهای مشخصی را در یک تیم طراحی به عهده دارند. اما شاید همچنان برایتان مبهم باشد که نقش هر یک از طراحان UX و UI در هنگام طراحی سایت یا یک برنامۀ گوشی دقیقاً چیست. پس بد نیست که کمی بیشتر وارد جزئیات بشویم و مسئولیتهای هر یک را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم:
طراحی تجربه کاربری
وظیفۀ یک طراح تجربه کاربری این است که آنالیز و منطق را به فرآیند طراحی بیفزاید. سیستمها، ساختارها و مسیرهایی که کاربر استفاده میکند توسط او طراحی میشود. برای اینکه طراحی بر حسب نیاز کاربر شکل گیرد، طراح تجربه کاربری باید به این نگاه کند که او به دنبال چیست و بهترین راه پاسخ گفتن به این نیاز او چیست. مسیرهای یک سایت – اینکه کاربر چگونه یک مطلب را میخواند، لینکها و دکمهها در کدام قسمتها قرار دارند و کاربر چگونه میتواند اطلاعات مورد نیاز خود را مییابند – همه بخشی از طراحی تجربه کاربری هستند.
در فضای اینترنت، طراحی تجربه کاربری علاوه بر موارد بالا، شامل بهینهسازی برای موتورهای جستجو (SEO)، در نظر گرفتن محدودیتهای مرورگرها و دیگر ویژگیهای منحصر به وب نیز میشود.
آنچه طراح تجربه کاربری ارائه میدهد: نقشه سایت، وایرفریمها (طرحی از چیدمان صفحه) و نمونههای اولیه
آن ابزاری که در طراحی تجربه کاربری استفاده میشود: تحقیق، ابزارهای تحلیلگر و نمودارها (دیاگرام)
تجربه کاربری در عمل: در انتهای این مطلب، شما میتوانید چندین مسیر مختلف را طی کنید: یک مطلب مرتبط را بخوانید، به سراغ مطالب برگزیدۀ وبلاگ ما بروید یا آنکه در مورد کار ما بیشتر بدانید. این تجربه کاربری است که مسیرهای مذکور را برای شما مشخص کرده است.
طراحی رابط کاربری
در طراحی رابط کاربری بحث بر سر رنگ و رو دادن به ساختار و محتوا است – یعنی آنچه که کاربر در حین تجربۀ خود خواهد دید. در این مرحله است که برندیگ، رنگها، تایپوگرافی، گرافیکها، عکاسی و دیگر المانهای بصری مطرح میشوند. رابط کاربری بر روی نیاز برند (نه کاربر) تمرکز دارد و تلاش میکند آنچه را ارائه دهد که از نظر بصری مناسب با زمینۀ کاری این برند است.
طراحان خوب رابط کاربری تمام محدودیتهای کدنویسی، توسعه و همچنین زمان بارگذاری یک صفحه را در هنگام طراحی مد نظر قرار میدهند.
آنچه طراح رابط کاربری ارائه میدهد: طراحی کاشیها (Style Tiles)، موکاپ صفحه (طرح کلی که در آن تمامی جزئیات مشخص میشود)
آن ابزاری که در طراحی رابط کاربری استفاده میشود: نمونه رنگها، تایپوگرافی، عکاسی، نرمافزارهای گرافیک
رابط کاربری در عمل: وقتی که یک صفحه میبینید که در آن از یک رنگ آبی خنک استفاده شده است، نوشتهها واضح هستند و تصاویر بسیار خوبی به کار رفته که باعث میشود حس کنید مشغول سفر هستید، در واقع مشغول تماشای یک رابط کاربری خوب هستید. ایجاد این رابط کاربری خوب نیاز به تخصص و مهارتهایی دارد که در این مقاله تا حدودی با آنها آشنا شدید.
سخن پایانی
میتوان گفت که در نهایت رابط کاربری (UI) بخشی از تجربه کاربری (UX) محسوب میشود و البته، بخش بسیار مهمی از آن هم هست. اما تنها بخش آن نیست. از طرف دیگر UX یک مفهوم بسیار کلی است و مسیر را برای UI مشخص میکند. اما در نهایت هر یک یک هویت منحصربفرد برای خود دارند و UX به هیچوجه با UI هم معنی نیست. درست است که این دو عبارت بسیار به هم نزدیک هستند، اما نمیتوان آنها را به جای یکدیگر استفاده کرد. بلکه باید از هر یک به همراه دیگری صحبت کرد، البته به شرط آنکه هر دو به درستی درک شوند و در جای مناسب استفاده شوند.
در یک طراحی خوب باید طراحی تجربه کاربری و رابط کاربری هر دو به بهترین نحو انجام شود و در نهایت به درستی با هم ادغام گردند. این یعنی لازم است که طراحان UX و UI یک همکاری نزدیک داشته باشند تا کار هر دو طراح تا جای ممکن ساده شود و آنها بتوانند محصول نهایی را به بهترین شکل تولید کنند. پس یک طراح رابط کاربری خوب حتماً باید طراحی تجربه کاربری را درک کند و اهمیّت آن را بشناسد و بالعکس. در مطالب بعدی سعی میکنیم بیشتر به بررسی هر یک از این دو بپردازیم، وظایف آنها را روشنتر کنیم و راهکارهای مختلفی را برای بهبود هر یک ارائه دهیم. نظر شما چیست؟
منبع:
اول یک مثال ساده از رابط کاربری ببینیم!
فرض کنید که به یک رستوارن ایتالیایی خیلی شیک رفتید و بعد از دیدن منو یک پیتزا سفارش میدهید. بعد از کمی انتظار (که خیلی دردآور است!) غذای شما را میآورند. اولین چیزی که از این غذا میبینید چیست؟ قطعا ظاهر و بوی آن است: اینکه مواد پیتزا چقدر است و با چه ظرافتی روی خمیر قرار گرفته، پنیرش زیر مواد است یا روی آن، اصلا ضخامت خمیرش چقدر است و چه بویی میدهد.
آیا با دیدن این موارد در پیتزا میتوانید طرز تهیه آن را هم ببینید؟ اینکه این مواد از کجا خریداری شدهاند، چطور به رستوران آورده شدهاند و کلا برای قرار گرفتن روی پیتزا، چه فرایندهایی را پشت سر گذاشتهاند؟ طبیعتا نه! حالا این چطور میتواند به رابط کاربری ربط داشته باشد؟ ربطش خیلی واضح است! چیزی که شما از پیتزا دیدید در حقیت رابط کاربری بوده است! یعنی شما ظاهر و امکانات پیتزا را دیدید بدون اینکه از کارهای پشت پرده و آشپزخانهای اطلاعاتی داشته باشید! رابط کاربری در وبسایت هم دقیقا همین شکلی است!
رابط کاربری (UI) چیست؟
هدف من از آوردن مثال بالا این بود که کمی مفهوم رابط کاربری در ذهن شما دوست عزیز سادهتر شود. اگر این اتفاق افتاده باشد (امیدوارم) وقتش رسیده که یک قدم رو به جلو برداشته و رابط کاربری را در یک سطح تخصصیتر و علمیتر بررسی کنیم.
شما با هر وسیله دیجیتالی که کار میکنید، با هر نرمافزاری که سر و کار دارید یا وارد هر وبسایتی که میشوید با محیطی خاص روبرو میشوید و کارتان را در این محیط انجام میدهید. مثلا زمانی که صفحه کامپیوتر خودتان را روشن میکنید روی آیکون کامپیوتر کلیک میکنید و وارد درایوهای سیستم میشوید و الی آخر. در علم دیجیتال و کامپیوتر، به این محیط “رابط کاربری” میگوییم.
حالا چرا رابط؟ چون اگر دقت کرده باشید این ویژگی رابطهای بین شما و سیستم شما برقرار میکند بدون اینکه شما از جزئیات این رابطه اطلاع داشته باشید. مثلا زمانی که شما روی علامت کامپیوتر کلیک میکنید یک سری کد به هسته کامپیوتر شما ارسال شده و دستور داده میشود که این بخش باز شود. اما آیا شما این کدها را میبینید؟ یا مستقیما خودتان کد مینویسید؟ نه!
پس خیلی خلاصه و مختصر مفهوم رابط کاربری را مرور کنیم تا بتوانیم وارد جزئیات آن بشویم: رابط کاربری در حقیقت همان محیطی است که شما در آن بدون نیاز به کدنویسی دستور خودتان را صادر میکنید! الان دیگر تقریبا تمام رابطهای کاربری در همه نرمافزارها و وبسایتها کاملا گرافیکی (تصویری) شده است چون هر چه باشد درک و کار کردن با تصاویر خیلی راحت و جذاب است.
به تعبیری دیگر:
در واقع طراحی UI روی تجربه بصری کاربر متمرکز است و مشخص میکند که یک کاربر چگونه از طریق یک رابط با اپلیکیشن، بازی نرمافزاری یا سایت شما ارتباط برقرار میکند. یا چگونه از طریق تاچ پوینتهای بصری (کلیک بر روی یک دکمه یا کشیدن عکس) از نقطهای به نقطه دیگر میرود.
برای آنکه یک محصول یا سایت به دل مخاطب بنشیند علاوه بر اینکه باید کار با آن راحت باشد، باید طراحی زیبایی هم داشته باشد.
تفاوت UI و UX؟
همه ما میدانیم که UI و UX با هم تفاوت دارند، اما خب خیلیها این دو مفهوم را بهاشتباه بهجای هم به کار میبرند. پس بگذارید یکبار دیگر تعریف کوتاهی از هر کدام داشته باشیم.
UI یا رابط کاربری به مجموعه ظاهری صفحات، تصاویر و المانهای بصری – مثل دکمهها و آیکونها و … گفته میشود که کاربر برای تعامل با یک دستگاه یا برنامه از آنها استفاده میکند.
منظور از UX یا تجربه کاربری هم آن تجربه و حسی است که کاربر در هنگام تعامل با بخشهای مختلف از محصولات و سرویسهای یک شرکت (قبل از استفاده، هنگام استفاده و بعد از آن) دارد.
درست است که UI جزئی از UX محسوب میشود ولی اگر دقت کنید میبینید که تجربه کاربری یا UX از دل پیشرفتهای UI بیرون آمده است؛ چون که باید جایی برای تعامل کاربران وجود داشته باشد تا بتوانند تجربه کنند و تجربه آنها چه مثبت، چه منفی و چه خنثی باعث تغییر احساس کاربر شود.
در واقع این دو مفهوم از هم جدا نیستند و از هر کدام که صحبت شود، پای دیگری هم وسط میآید.
همان شکل و شمایل ظاهری و نقاط تعامل و آیکونها و دکمهها که در قالب UI دارد ارائه میشود، قسمتی از تجربههای کاربری کاربران را رقم میزند. یک UI خوب تبدیل میشود به یک تجربه عالی!
حالا همین تجربههای خوب و بد میشود زمینهساز بهتر شدن رابطهای کاربری!
میبینید؟ این دو مثل قضیه مرغ و تخم مرغ میمانند که هرکدام دیگری را به وجود آورده و آخر هم بر سر مهمتر بودن آن یکی بحث است. اما بالاخره UI از یکجایی متولد شد و آنقدر اهمیت پیدا کرد که به یک تخصص مهم و پولساز تبدیل شد.
اما خب چون اول طرح و نقشه کار ریخته میشود و بعد با توجه به همان نقشه، نمای ظاهری ساخته میشود، UI را بخشی از UX میدانند. (برای درک بیشتر مقاله تفاوت UI و UX را بخوانید)
بااینحال، برای اینکه بفهمیم UI چگونه به تکامل رسید، بهتر است که کمی بیشتر در مورد تاریخچه آن بخوانیم و اصلاٌ بدانیم که از کجا سرو کلهاش پیدا شد.
آیا رابط کاربری از اول همین بوده است؟ (تاریخچه رابط کاربری)
چیزی که من و شما امروز به عنوان رابط کاربری در وبسایتها و نرمازارها و تلفنهای هوشمندمان میبینیم با حالت اولیه رابط کاربری زمین تا آسمان فرق دارد! در این قسمت تحول و تکامل رابط کاربری را برای شما توضیح میدهم تا ببینید که چقدر سریع پیشرفت کردهایم:
دوره اول: رابط کاربری دستهای
اگر به شما بگویم که زمانی کامپیوترها صفحه نمایش نداشتند باورتان میشد؟ بله واقعا اینطور بوده است. تنها چیزی که شما به عنوان کامپیوتر میدیدید صفحهای به شکل صفحه کلید بود که با استفاده از آن شما دستوری را به صورت دستی وارد سیستم میکردید و “کامپیوتر” هم خروجی خودش را روی کاغذ برایتان پرینت میکرد!
در این نوع از سیستم تنها رابط کاربری که شما با آن سر و کار دارید همان صفحه کلید دستور و شکل ظاهری دستگاه است که راستش را بخواهید چنگی به دل نمیزند!
دوره دوم: رابط کاربری خط فرمان
با به وجود آمدن این نوع رابط کاربری است که دنیای دیجیتال یک قدم به شکل امروزی خودش نزدیک شد. این نوع از رابط کاربری یک صفحه نمایش برای شما نشان میدهد و از شما میخواهد که دستورتان را بصورت کد وارد کنید. اگر به کدنویسی مسلط بوده و دستور درستی را وارد میکردید دستور شما توسط سیستم انجام شده و نتیجه آن هم از طریق همان صفحه نمایش به شما نشان داده میشد.
رابط کاربری خط فرمان حتی امروز هم در سیستمهای مدرن وجود دارد و برنامهنویسان خیلی از آن استفاده میکنند. اگر میخواهید از این نوع رابط کاربری استفاده کنید خیلی راحت میتوانید گزینه استارت ویندوز را باز کرده و عبارت “command” را آنجا تایپ کنید و روی آیکون آن کلیک کنید.
دوره سوم: رابط کاربری گرافیکی
قطعا همه شما با این نوع از رابط کاربری آشنا هستید. اصلا همین که الان با کامپیوتر یا موبایل دارید این مطلب را میخوانید در حقیقت در محیط رابط کاربری گرافیکی هستید. در این نوع رابط کاربری، همه دستورات با استفاده از شکل برای شما نشان داده میشوند و هیچ نیازی نیست که شما برای اجرای یک دستور کدنویسی بکنید.
مثال رستوران در اول مقاله یادتان است؟ که شما پیتزا را دیدید ولی هیچ اطلاعاتی از کارهای پشت پرده نداشتید. در اینجا هم قضیه همان است: شما پیتزا را که وبسایت است جلوی خودتان میبینید و فقط با چند کلیک در صفحات مختلف آن میگردید و کارهای مختلفی انجام میدهید اما هیچ چیزی در مورد ارسال و انجام شدن کدهای دستوری نمیبینید!
طراحی UI مهمتر از همیشه
شاید چندسال قبل تجربه و رابط کاربری اینقدر مهم نبود و به آن توجه نمیشد. چرا که تعداد سایتها و اپلیکشنها کمتر بود و کسبوکارها از UI و UX در حد کار راهاندازی استفاده میکردند. مردم مجبور بودند از همان تک و توک سایتی که وجود دارد استفاده کنند، حتی اگر ظاهر خوبی نداشت یا رنگ و لعابش چنگی به دل نمیزد.
اما این روزها دیگر داستان فرق میکند. در هر کسبوکاری چندین رقیب وجود دارد و همه میخواهند مخاطب و مشتری را جذب بیزینس خود کنند. کاربر هم کلی انتخاب پیش رویش دارد، پس اگر سایت زشت، سخت و یا نامناسبی داشته باشید، خیلی راحت آن مخاطب را از دست دادهاید.
اینجاست که رقابت در بین کسبوکارهای آنلاین باعث میشود که سایتها و اپلیکیشنها هر روز جذابتر و کاربردیتر شوند تا بتوانند مخاطب بیشتری جذب کنند.
خب با این حساب چه کسی میتواند کسب و کارهای اینترنتی را به این هدف مهم برساند؟
بله، یک کارشناس UI کاربلد! کسی که این روزها سایتها به شدت به آنها نیاز دارند تا سهم بازار خود را حفظ کنند. کسی که میداند سایت را چگونه بچیند و سازماندهی کند که هم کار با آن راحت باشد و هم خوش فرم و دلبر باشد.ui چیست
تمرکز روزافزون در ایجاد یک تجربه کاربری بهینه باعث شده است تا برخی از افراد بهعنوان متخصصان UI و UX، مشاغل مهمی را در شرکتها داشته باشند و باید بگوییم با این حجم از گسترش فضاهای اینترنتی، متخصصان UI و UX یک مهره کلیدی در شرکتها خواهند بود.
کار طراح رابط کاربری چیست؟
طراحی سایت و اپلیکیشن سه قدم دارد:
UX همان نقشه کار ماست و ساختار و چیدمان سایت در این قسمت مشخص میشود. طراح UX درست مانند نقشهکش یک ساختمان است که تعیین میکند، اسکلت ساختمان، اتاقها، درها، پنجرهها و …کجا قرار بگیرد که کاربردی و راحت باشد. کار طراح UX هم در سایت این است که صفحات، دکمهها و مسیرهایی که لازم است را تعیین کند.
مرحله بعد نوبت طراحی UI یا همان طرح گرافیکی است که کاربر میبیند و با آن تعامل میکند. حالا طراح UI مانند یک معمار این طرح اولیه را میسازد و یک سایت عالی با شکل و شمایلی شسته رفته و کامل شده تحویل میدهد. یعنی معمار ما در سایت، رنگ درها و پنجرهها و اندازه و فاصلهها را در این مرحله تعیین میکند تا ساختمان قشنگتر شود.
برخلاف طراح UX که روی احساس کاربر از محصول تمرکز میکند، UI بهطور خاص روی چیدمان و ظاهر محصول نهایی کار میکند و اطمینان حاصل می کند مسیری را که یک طراح UX بطور بصری برقرار کرده است، حالا کامل و با ظاهری زیبا بسازد.
به عنوان مثال، یک طراح UI میتواند تصمیم بگیرد که مهمترین محتوا را در بالای صفحه قرار دهد، یا با اضافهکردن یکسری المانها، بصری ترین حس را برای یک نمودار ایجاد کند. طراحان UI همچنین وظیفه دارند یک طراحی منسجم در کل محصول داشته باشند. از چیدن المانها و گزینههای کشویی گرفته تا رنگها و فونتها و فاصلهها باید با طرح کلی، همخوانی داشته باشد.
به عنوان یک طراح UI، چه چیزهایی باید بلد باشید؟
همینجا بگویم که شما لازم نیست با یک استعداد ذاتی طراحی به دنیا آمده باشید تا بتوانید UI کار خوبی باشید. متخصصان حرفهای این شغل شاید قبل از یادگیری چیزی بلد نبودند و حرفی برای گفتن نداشتند. طراحی یادگرفتنی است و با تمرین و تکرار به دست میآید.
اما یک طراح UI چه مهارتهایی لازم دارد؟
درست است که کار طراح رابط کاربری با طراح گرافیک فرق میکند اما او هم با زیبایی شناسی و حل مسئله سر و کار دارد پس در ابتدایی ترین حالت باید با چند مفهوم ساده مثل، علم رنگها، فونت، کانتراست، و دنیای طراحی آشنایی داشته باشد.
و طراحی نهایی مستلزم آشنایی به یکی از ابزارهای طراحی گرافیک مثل فتوشاپ، illustrator یا یکی از نرمافزارهای اختصاصی طراحی UI و UX است. در بخش بعد چند تا از معروفترین نرمافزارهای این حوزه را معرفی خواهیم کرد.
از آنجایی کار طراحی UI برای نرمافزارها و سایتها انجام میشود، پای کدنویسی هم به میدان باز میشود؛ البته نه در حد یک برنامهنویس! درست است که طراحی رابط کاربری مرحلهای جدا در طراحی سایت و اپلیکیشن محسوب میشود، اما یک طراح حرفهای UI باید کمی درباره UX و کمی هم از برنامهنویسی بداند.
در ایجاد رابط کاربری چه اصولی را بهتر است رعایت کنیم؟
اینکه شما چه نوع رابط کاربری و چه نوع ظاهری برای وبسایت خودتان انتخاب کنید به نوع وبسایت و کاربران شما بستگی دارد. یعنی چه؟ منظورم این است که کاربران همه وبسایتها یکی نیستند و اگر میخواهید به عنوان شخصی که یک وبسایت دارید موفق شوید حتما باید نیازها و اهداف کاربرانتان را بدانید.
مثلا شما این دو وبسایت را در نظر بگیرید: وبسایت اول برای یک وکیل است که مطالب حقوقی روی وبسایتش قرار داده و نوبت دهی را از آنجا انجام میدهد. وبسایت دوم هم یک وبسایت سفارش غذای آنلاین است. به نظر شما ظاهر این دو وبسایت (یا رابط کاربری آنها) باید یکی باشد؟ قطعا نه. اما این به این معنی نیست که همیشه شما باید از صفر شروع کنید چراکه رابط کاربری یک سری اصول دارد که اگر آنها را رعایت بکنید احتمال زیبایی و موفقیت وبسایتتان بیشتر خواهد شد. این اصول را در ادامه همین مطلب برای شما آماده کردهام:
سعی کنید ساده باشید!
موفقترین رابط کاربری رابطی است که اصلا خودش را به چشم کاربر نمیآورد! حالا چه نوع رابطی میتواند ساده باشد؟ خیلی کلی بخواهم بگویم اگر از عناصر غیرضروری مثل تصاویر و پیامهای نافهموم استفاده نکنید و همچنین زبان محتوا و راهنمای وبسایتتان مشخص و ساده باشد میتوانید بگویید که یک رابط کاربری ساده دارید. اصلا اینطور بگویم که اگر کاربری برای اولین بار وارد وبسایت شما شد باید خیلی راحت بتواند محتوای مورد نظرش را پیدا کرده و بین صفحات شما بگردد.
صفحهتان را هدفمند بچینید!
در طراحی رابط کاربری یک صفحه شما فضایی محدود دارید و بخش بزرگی از زیبایی و جذابیت وبسایت شما بستگی به این دارد که شما چطور از این فضا استفاده میکنید. مثلا شما باید در چیدمان بخشهای مختلف سایت (چه از بالا به پایین و چه از راست به چپ) اولویتشان را در نظر داشته باشید تا کاربری که در وبسایت شما دنبال اطلاعات است خیلی راحت به هدفش برسد.
قدرت رنگ و فونت را دست کم نگیرید!
جذابترین بخش رابط کاربری گرافیکی، رنگ و لعاب آن است! شما اگر بتوانید از رنگها و فونتهای مختلف به طرز درستی استفاده کنید قطعا جذابیت سایتتان را تا چندین برابر افزایش خواهید داد. همچنین این موارد میتوانند به شما کمک کنند که توجه کاربران را به سمت خاصی بکشانید و حتی آنها را بیشتر در سایتتان نگه دارید.
بهترین نرمافزارهای طراحی رابط کاربری (UI)
خب از قدیم گفتهاند «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست»، پس بهتر است نگاهی هم بیندازیم به مرحله عملی کار و ببینیم طراحان خوش ذوق UI از چه نرمافزارهایی برای کارشان استفاده میکنند.
البته باید بگوییم که تا دلتان بخواهد نرمافزار طراحی UI و UX به بازار عرضه شده ولی ما به چندتا از بهترینهای آن بسنده میکنیم که بیشتر از بقیه در ایران معروف و مشهور هستند و کار با آنها راحتتر است.
۱.
ادوبی ایکس دی (Adobe XD)
نرمافزار Adobe XD در سال ۲۰۱۶ عرضه شد. بعد از عرضه آزمایشی، این نرمافزار به سرعت به گزینه اول همه طراحان رابط کاربری تبدیل شد. دلیل آن هم ساده است، شرکت ادوبی نهایت آسانی، دقت و کارایی را مثل ابزارهای مشهورش در این نرمافزار هم پیاده کرده است.
با این نرمافزار میتوانید یک نسخه اولیه (Prototype) یا موکاپ از طرح آماده کنید و به اشتراک بگذارید. حتی میتوانید انیمیشنها، مراحل استفاده از اپلیکیشن یا وبسایت، مسیرهای مختلف و … را داخل طرح تنظیم کنید. بعد هم میتوانید طرح را به صورت زنده در موبایل خود تست کنید.
این طرح به راحتی توسط برنامهنویسها و دولوپرها قابل استفاده است.
اگر قبلاٌ با فتوشاپ یا ایلستریتور کار کرده باشید، کار با آن زیاد سخت نخواهد بود. بسیاری از ابزارها عملکردی مشابه فتوشاپ دارند و با کمی وقت گذاشتن یاد میگیرید که چطور از آنها استفاده کنید.
نرمافزار Adobe XD برای هر دو نوع سیستم عامل ویندوز و آی او اس قابل استفاده است.
۲.
اسکچ (Sketch)
طراحی رابط کاربری SKETCH قبل از این که ادوبی ایکس دی وارد بازار شود، اسکچ یکهتاز طراحی UI بود. یک ایراد اساسی اسکچ قابل نصب نبودن آن روی ویندوز بود. فقط کاربران مک (iOS) میتوانند از این نرمافزار استفاده کنند.
اسکچ از نظر امکانات و عملکرد کامل است. مهمترین نقطه قوت اسکچ افزونههای کاربردی آن است که کار را آسان میکنند و خیلی از کارهای تکراری و سخت را به راحتی چند کلیک انجام میدهند.
کم و کاستیهای این نرمافزار نسبت به ادوبی ایکس دی با پلاگینهایش حل شده است. تقریباً هر ویژگی یا امکاناتی که نرمافزار ادوبی اکس دی دارد و اسکچ ندارد، پلاگینی برای آن ساخته شده است.
۳.
فیگمافیگما
فیگمافیگما هم یکی از آن کاردرستهای طراحی رابط کاربری است که برخلاف دو نرمافزار قبلی اغلب به صورت آنلاین و تحت وب استفاده میشود، البته که میتوانید نسخه آفلاین آن را هم نصب و استفاده کنید.
ویژگی خاصی که این برنامه را از بقیه متمایز میکند این است که چند طراح همزمان میتوانند با هم تعامل داشته باشند و روی یک طرح کار کنند.
۴.
اکشر (Axure RP)
نرمافزار Axure یک ابزار چندکاره برای ساخت و طراحی wireframe، نمونههای اولیه (prototyping)، انواع دیاگرام، نقشه سفر مشتری و مهمتر از همه رابط کاربری وبسایتها و اپلیکیشنها است.
این نرم افزار طراحی رابط کاربری با سایر ابزارهای معروف مثل ادوبی اکس دی و اسکچ کاملاً سازگار است. فایلهای خروجی را میتوانید در هر کدام از این دو نرمافزار استفاده کنید.
نرمافزار اکشر برای کار تیمی روی پروژهها بهینهسازی شده است. قابلیت اتصال به پلتفرمهایی مثل اسلک کمک میکند تا راحتتر و سریعتر بتوانید هماهنگیهای لازم را روی پروژه انجام دهید.
۵.
اینویژن استودیو
اینویژن استودیو (Invision Studio) نرمافزار دیگری با قابلیتهای متنوع است که در طراحی UI هم کاربرد دارد. طراحی ریسپانسیو بدون کد نویسی، طراحی آسان اینتراکشن، تغییر سایز و ابعاد هوشمند تصاویر، پنل طراحی انیمیشن پیشرفته و جابجایی سریع بین حالت تاریک و روشن از ویژگیهای جالب این ابزار است.
۶.
نرمافزار Framer X
اپلیکیشن فریمر اکس (Framer X) تحت وب است و بدون نیاز به نصب میتوانید در هر جایی و روی هر رایانهای طراحی یو آی انجام دهید و پروژههای خود را در لحظه ویرایش کنید. بعد از عضویت یک پنل کاربری در اختیار شما قرار میگیرد که میتوانید تا ۳ پروژه را به صورت رایگان روی آن اجرا کنید.
بقیه پکیچها از ۱۴ یورو در ماه شروع میشود. البته چنین هزینهای برای یک اپلیکیشن طراحی یو آی در کنار نرمافزارهای قویتر که معرفی کردیم پرهزینه حساب میشود.
۷.
اپلیکیشن مارول (Marvel)
ماول هم فقط نسخه تحت وب دارد. ویژگی اصلی مارول سادگی و آماده بودن بسیاری از المانهای مورد نیاز است. بدون دانش فنی هم میتوانید از قالبهای آماده شده برای طراحی استفاده کنید.
یک ویژگی جالب مارول امکان اجرای تستهای مستقیم با کاربران است. یعنی خروجی پروژه را با کاربرانی که میخواهید به اشتراک میگذارید و بعد عملکرد و کارایی طرح را به صورت زنده تست میکنید.
۸.
ماکآپ پلاس (Mockplus)
ماکآپ پلاس مشابه مارول برای طراحی آسان و به کمک طرحهای آماده ساخته شده است. افزونه این اپلیکیشن قابل نصب روی اسکچ است.
۹.
Zeplin در واقع مجموعه ای از ابزارات است، که به شما اجازه می دهند تا طرح مورد نظر خود را پیاده سازی کنید. زپلین مجموعهای از ابزارهای طراحی است که به طراحان یو آی کمک میکند ایدههایشان را به راحتی اجرا کنند و برنامهنویسها هم به راحتی روی طرحها کدنویسی کنند.
نرمافزار و پلاگین زپلین به صورت یکپارچه در کنار ادوبی اکس دی، فیگما و اسکچ کمک میکند هندآف (Handoff) خوبی بسازید. هنندآف به طرحی گفته میشود که به دولوپرها میدهند تا براساس آن کدنویسی اپلیکیشن یا وبسایت انجام شود. خیلی وقتها چندین نفر باید روی این طرح نظر دهند تا به نتیجه نهایی برسند. ارسال، بازخورد گرفتن و اصلاح دوباره خودش کلی زمان میگیرد. زپلین این وسط تمام کارها را آسانتر میکند.
به علاوه، زپلین بررسی طرحها را به صورت هوشمند انجام میدهد.
۱۰.
اریگامی استودیو
اریگامی استودیو در میان ابزارهای طراحی رابط کاربری کمی متفاوت است. داستان از این قرار است که طراحان فیسبوک با توجه به ابعاد بزرگ این شبکه اجتماعی و تنوع زیادی که در صفحهها دارد، نیاز به سیستمی برای مشارکت در طراحی داشتند اما هیچکدام از ابزارهای موجود در آن زمان نیازشان را برطرف نمیکرد. به همین خاطر خودشان دست به کار شدند و Origami Studio را ساختند.
استفاده از لایهها، Patch و اینتراکشنها کمک میکند به راحتی یک ورکفلو برای اپلیکیشنها موبایل یا وب بسازید.
کدام نرم افزار طراحی UI بهتر است؟
تمام نرمافزارهای معرفی شده میتوانند برای پروژههای طراحی رابط کاربری استفاده شوند اما چند نکته را باید در نظر بگیرید، اولاً که حجم کار اهمیت زیادی دارد. وقتی قرار است چندین صفحه را به صورت گروهی طراحی کنید، باید نرمافزاری را انتخاب کنید که قابلیت کار گروهی را داشته باشد و از نظر نرمافزاری هم بتواند تمام نیازهای شما را پوشش دهد.
نکته دوم، امکان هماهنگی با تیمهای برنامهنویسی و توسعه است. معمولاً توسعهدهندهها در کار از فایلهای نهایی نرمافزارهای پرطرفدار مثل ادوبی ایکس دی یا اسکچ استفاده میکنند پس طراحان UI هم به ناچار (یا خوشبختانه!) باید از این نرمافزارها استفاده کنند.
پیشنهاد نهایی ما همان سه نرمافزار Adobe XD، Sketch و Figma است.
سخن پایانی
در این مقاله بصورت خلاصه اما مفیدی وارد بحث رابط کاربری شدیم و با مثال و تعریف فهمدیدم که رابط کاربری چیست. چیز مهمی که اینجا میخواهم برایتان بگویم بحث “تجربه کاربری” است که ممکن است برایتان آشنا باشد. متاسفانه اکثر افراد این دو را بصورت اشتباه به جای هم استفاده میکنند اما این دو تفاوت دارند. اگر به این بحث هم علاقه داشته باشید نگاهی به مقاله تجربه کاربری یا UX چیست، بیندازید.
اگر سوال یا نظری در مورد این مطلب یا مطالب دیگر بلاگ ما دارید حتما به ما هم بگویید!
منبع:
تجربه کاربری یا UX چیست؟
فرض کنید به تازگی یک دستگاه اتو خریداری کردهاید و برای اولین بار است که میخواهید با آن کار کنید. این اتو دکمۀ خاموش و روشن و اهرم تنظیم حرارت ندارد. اتو را به برق متصل میکنید و بدون آنکه از میزان حرارت آن اطلاعی داشته باشید آن را روی پارچۀ ابریشمی میگذارید. چه اتفاقی میافتد؟ پارچۀ شما نابود میشود و بعد هر چقدر با خدمات پس از فروش آنها تماس میگیرید کسی جوابتان را نمیدهد. خلاصه بگویم، شما احساس بدی نسبت به آن اُتو پیدا میکنید. به این تجربه، احساس و نگرشی که شما نسبت به اُتوی نامبرده پیدا کردهاید، تجربه کاربری (user experience) میگویند.
در ویکیپدیا تجربه کاربری یا همان UX اینگونه تعریف شده است:
“تجربهٔ کاربری (به انگلیسی: User Experienc) به اختصار UX شامل رفتارها، نگرشها و احساسات یک کاربر دربارهٔ استفاده از یک محصول، سامانه یا سرویس خاص است. تجربهٔ کاربری جنبههای کاربردی، تجربه شده، اثرگذار به صورت عاطفی، معنادار و ارزشمند تعامل انسان و رایانه و مالکیت محصول را در بر میگیرد.”
تجربه کاربری بازخورد کاربر هنگام استفاده از محصولات یا خدمات شماست؛ به عبارت دیگر، کاربر وقتی از محصول شما استفاده میکند، چه حسی دارد و چه فکری میکند.
اصطلاح تجربه کاربری را اولین بار، دان نورمن در دهه 80 استفاده کرد، ولی مفهوم آن، مدت زیادی قبل از آن هم وجود داشتهاست. قرنهاست که انسانها به دنبال بهینهسازی محیط اطراف خود برای حداکثر راحتی کاربر هستند. حتی از زمان انسانها اولیه، همه به دنبال تجربه کاربری بهتر بودهاند و گرنه تا الان این همه اختراع برای راحتی بشر به وجود نمیآمد.
بدون اغراق میتوان گفت، مهمترین اصل در ساخت تجربه کاربری خوب، فراهم آوردن بهترین راه حل، بدون هرگونه پیچیدگی یا دشواری، پیش روی کاربر است. پس از این اصل، رعایت سادگی و ظرافت در آنچه به کاربر ارائه میدهیم، از اهمیت بالایی در افزایش کیفیت تجربه کاربری برخوردار است.
البته فقط استفاده آسان از محصول ملاک نیست. محصولاتی مثل آیفون که UX فوقالعادهای دارند، نه تنها به قابلیت استفاده و کاربرد راحت آن توجه دارند، بلکه بر جنبههای دیگری مثل لذت، کارایی و سرگرمی هم تمرکز میکنند.
این روزها بازار UX در دنیای نرمافزاز و وبسایتها و بازیها حسابی داغ و پر رقیب است؛ چون همه میدانند که کاربران بیشتر وقت خود را در دنیای مجازی میگذرانند. خب قاعدتاً هرجا کاربر باشد، تجربه کاربری هم هست. البته، UX فقط به دنیای اینترنت و نرمافزاری محدود نمیشود؛ اما در دنیای دیجیتال، توجه به UX اهمیت خیلی بیشتری پیدا میکند؛ به دلیل اینکه کاربر، به سرعت میتواند یک جایگزین برای سایت و نرمافزار شما پیدا کند.
مثلاً وقتی یک خودکار میخرید و بعداً میفهمید موقع نوشتن با آن راحت نیستید، شاید همان لحظه عوضش نکنید (البته من خودم همان لحظه عوضش میکنم، شما را نمیدانم). اما اگر یک سایت را باز کنم که ظاهری شلوغ و پلوغ داشته باشد، یا بخواهد من را به خاطر سرعت پایینش معطل کند، سریع میروم سراغ سایت بعدی!
حالا بیایید ببینیم تجربه کاربری چه ربطی به سایت دارد.
تجربه کاربری سایت چیست؟
تجربه، احساس و دیدی که کاربران بعد از بازدید وبسایت شما -یا خرید از فروشگاه اینترنتی- پیدا میکنند، تجربه کاربری سایت یا فروشگاه اینترنتی شما است. اینکه کاربران به محض ورود به سایتتان آن را ببندند و پا به فرار بگذارند نشان میدهد که چه UX بدی دارید. در مقابل اگر کاربران مدت زمان زیادی را به گشت و گذار در بین صفحات مختلف سایتتان سپری کنند و هر چند وقت یک بار هم دوباره به آن سر بزنند، میتوان گفت که بهبه! چه تجربه کاربری خوبی دارید که کاربران به ماندن در سایتتان تمایل نشان میدهند و مدام به آن سر میزنند.
برای اینکه تجربه کاربری سایت یا فروشگاه اینترنتیتان عالی باشد، لازم است به ابعاد مختلفی توجه کنید، در ادامه بیشتر این موضوع را باز میکنیم؛ اما قبل از آن خودتان چند فروشگاه اینترنتی (مثل دیجیاستایل، مدیسه و دیجیکالا) را باز کنید و ببینید که خرید یا جستجوی کالای مورد نظرتان در کدام یک از آنها راحتتر است. فراموش نکنید که همهچیز را، از رنگ گرفته تا دکمههای مختلف، در نظر بگیرید و اگر تا به حال خرید اینترنتی داشتهاید فکر کنید و ببینید که از کدام یک ناراضی بودهاید و چرا؟
طراح UX دقیقاً چه میکند؟
قبل از توضیح کار طراح UX، ابتدا باید بدانیم اصلاً هدف طراحی UX چیست؟
هدف طراحی UX این است که تجربیات دلخواه، آسان، کارآمد و مناسب در همه زمینههای یک محصول ایجاد کند. از انتخاب و فرآیند خرید گرفته تا استفاده از آن توسط کاربر.
خب، حالا یک نفر باید باشد تا همه عناصری که این تجربهها را ایجاد میکند، آنالیز کند. این فرد باید تحلیل کند که این محصول یا خدمت، در تمام مراحل، چه احساسی در کاربر ایجاد میکند؟ آیا چیزهایی که کاربر میخواسته، برایش فراهم شده یا نه؟ و اینکه چقدر استفاده از آن آسان است.
کار طراح UX از وقتی که هنوز محصولی وجود ندارد شروع میشود. اولین کار او این است که مشتریها و نیاز آنها را شناسایی کند و اگر محصولات مشابهی وجود دارد، ببیند مردم چه مشکلاتی با آنها دارند.
با ارزیابی تجربههای خوب و بد کاربران، برای هر کدام راهحلهای مختلفی را ارائه میکند که صد البته خودش نیاز به بررسیهای علمی و فنی دارد؛ در نهایت بهترین راه، با توجه به راحتی کاربر و علاقههایش انتخاب میشود. گاهی طراح باید خودش را جای کاربر بگذارد تا ببیند که رفتار و احساس کاربر در مورد محصول چه میتواند باشد. مثلاً هنگام طراحی یک سایت یا اپلیکیشن، طراح تک تک فعالیتهایی که کاربر قرار است در آن انجام دهد را در نظر میگیرد و برای هر کدام، سادهترین، زیباترین، کارآمدترین راه را ارائه میدهد که بهترین بازخورد را داشته باشد.
کمکم دارد معلوم میشود که کار طراح تجربه کاربری به این راحتیها هم نیست. این فقط یک توضیح ساده و مفهومی از این شغل پرکاربرد بود و اگرنه در عمل نیاز به مهارتهای متنوعی دارد. بهنظر، یک طراح UX باید، هم علم مدیریت داشته باشد هم بازاریابی و فروش!! هم درباره طراحی بصری و زیباییشناسی اطلاعات داشته باشد و هم بتواند کمی پا در کفش روانشناسها بکند. اطلاعات فنی هم که دیگر که جای خود دارد. چون قرار است در همه مراحل توسعه محصول حضور داشته باشد.
نکته: برای خلق یک تجربه کاربری بی نظیر، داشتن هماهنگی چند رشتهای بین بخشهای مختلف مجموعه شما و بهرهگیری از متخصصهای کاربلد بازاریابی، گرافیک، طراحی، دادهکاوی و هر آنچه با کاربر سر و کار دارد ضروری است.
تجربه کاربری به چه درد ما میخورد؟
برای درک اهمیت تجربه کاربری بیاید نگاهی به پژوهش آقای جنرسن _که در سال 2016 انجام شده است- بیندازیم. نتایج این مطالعه نشان میدهد، 42 درصد از مراجعه کنندگان به سایت ها به دلیل پیچیدگی و دشواری دسترسی به بخشهای مختلف آن سایت، از خریدشان منصرف شدهاند.
در این مطالعه، دلایلی از جمله دقیق نبودن جستجوی داخلی سایت، ترکیب غیرمنطقی منوها، نبودن فیلترهای مناسب جستجو و بهینه نبودن نمایش در موبایل از مهمترین مسائلی بوده است که پاسخ دهندگان با آن چالش داشته اند. حالا در نظر بگیرید با همهگیر شدن استفاده از تبلت و موبایل تا چه حد نوع طراحی شما اهمیت پیدا میکند.
بیایید با یک مثال مسئله را روشنتر کنیم:
یک وبسایت تجاری را در نظر بگیرید. اگر سایت خیلی دیر لود شود، یا خیلی پیچیده وشلوغ باشد، به شما حس خیلی بدی دست میدهد و تجربه خوبی نخواهید داشت. اصلاً شاید اسم سایت را به خاطر بسپارید که دیگر از این سایت استفاده نکنید.
در مقابل یک سایت دیگر راه تصور کنید که همان محتوا را خیلی روان و راحت، در کنار هم و در صفحه خلوت و زیبایی گذاشته است و به راحتی میتوانید به هر آنچه که لازم دارید، دسترسی داشته باشید.
این یعنی دو تجربه کاربری متفاوت و اثری که از استفاده از دو سایت مختلف که در ذهن کاربر باقی میماند. در ادامه همین ماجرا باید بگویم، این تجربهها و حسها آنقدر مهم هستند که روی تصمیم کاربر برای خرید و استفاده مجدد از محصولات و خدمات به شدت تاثیر میگذارد.
این مثال نشان میدهد که ارزش طراحی UX نه تنها برای کاربر بسیار زیاد است، بلکه برای کسبوکار و نام تجاری شما حائز اهمیت است.
از نظر تجاری، طراحی تجربیات کاربر، کلید اصلی رضایت مشتری و ایجاد وفاداری است. اگر استفاده از یک محصول برای کاربر ساده و لذتبخش باشد، دلش میخواهد دوباره آن را استفاده کند ولی یک کاربر ناراضی شاید هیچوقت دوباره بر نگردد.
رازهای طراحی یک تجربه کاربری بینظیر برای وبسایت چیست؟
پاسخ به این سوال شاید در ابتدا آسان نباشد. چون طراحی تجربه کاربری برای هر محصول یا کسبوکار باید منحصر به فرد و با در نظر گرفتن جزئیات مربوط به آن باشد.
راز اول: شما دارید سایت را برای کاربران میسازید
منظورم این است که وقتی دارید سایت طراحی میکنید یا بخشهای مختلف آن را ویرایش میکنید، باید خودتان را جای کاربران بگذارید. با این کار تا حدودی میتوانید متوجه شوید که برای استفاده راحتتر از سایت به چه چیزهایی نیاز دارید و آنها را در طراحی UX لحاظ کنید.
یکی از مواردی که در کاربرپسند بودن سایت تاثیر زیادی دارد، طراحی ریسپانسیو یا واکنشگرای آن است. با طراحی واکنشگرا سایت شما در سیستمها مختلف، تبلت و گوشیهای موبایل منظم و درست نشان داده میشود و ظاهر آن به هم نمیریزد.
راز دوم: رابط کاربری (UI) و ویژگیهای بصری سایت
رنگها، فونتها، سایز فونتها، تصاویر، چینش بخشهای مختلف یک سایت همگی رابط کاربری سایت را تشکیل میدهند. در طراحی رابط کاربری لازم است که به سادگی، قابل فهم بودن، خستهکننده نبودن و تحملپذیری آن توجه ویژهای داشته باشید. تحملپذیری یعنی: کاهش هزینه خطاها و اشتباهات، برای مثال کاربر باید بتواند با زدن یک دکمه محصولات موجود را از ناموجود جدا کند.
رابط کاربری سایت باید طوری باشد که کاربر بتواند تعامل خوبی با سایتتان برقرار کند، در این صورت است که UI روی تجربه کاربران (UX) تاثیر میگذارد و آنها را برای بازگشت به سایت ترغیب میکند. (رابط کاربری یا UI چیست؟ را به طور دقیقتر، کاملتر و با جزئیات در این مقاله بخوانید.)
راز سوم: استفاده از کلمات مناسب
زمانی که در حال طراحی تجربه کاربر هستید، در انتخاب عنوان و محتوا برای بخشهای مختلف سایت (مانند منو، فروشگاه، سبد خرید و وبلاگ) باید از کلماتی استفاده کنید که مفهوم را به درستی به کاربران منتقل میکنند و باز هم باعث ایجاد تعامل کاربران با سایت شما میشوند. گاهی کمی خلاقیت به خرج دادن در انتخاب عنوانها هم بد نیست و توجه کاربران را بیشتر جلب میکند. در تصویر زیر که از سایت اسنپفود گرفته شده است، نمونهای از انتخاب کلمات را میبینید.
راز چهارم: دسترسی مناسب به سایر بخشها
برای اینکه کاربران بتوانند به راحتی از صفحهای به صفحۀ دیگر جابجا شوند، امکانات لازم باید فراهم شده باشد. مثلاً اگر کاربری در صفحۀ خرید موبایل باشد و بخواهد بعد از آن وارد صفحۀ خرید قاب گوشی یا لوازم جانبی موبایل شود چند راه دارد. راه اول اینکه به صفحۀ قبلی برگردد و به جای خرید گوشی، خرید لوازم جانبی را انتخاب کند. راه دوم اینکه کاربر میتواند از منوی کشویی موجود در بالای صفحه مستقیماً وارد بخش لوازم جانبی شود و راه سوم اینکه با جستجوی کلمۀ مدنظرش (مثلاً قاب گوشی) به نتایج دلخواهش برسد.
شما فکر میکنید کدام راه بهتر است؟ ببینید، مهمترین نکته این است که کاربر سریع و راحت بتواند وارد بخشهای دیگر شود، پس طبیعتاً راه دوم و سوم خیلی بهتر است. UX سایتتان را طوری طراحی کنید که کاربران برای جابجایی بین صفحات به زحمت نیافتند. تبلتفون یک نمونه از سایتهایی است که به نظر من UX یا تجربه کاربری بسیار خوبی دارد. همانطور که در عکس زیر میبینید، محصولات مختلف تبلتفون به خوبی جدا و دسته بندی شدهاند. مثلاً برای اینکه از صفحۀ گوشی به لوازم جانبی بروید نیازی نیست که کار خاطی بکنید؛ فقط نشانگر موس را روی منوی بالای صفحه میبرید و از زیرمنوی باز شده لوازم جانبی مورد نیازتان را انتخاب میکنید.
راز پنجم: در کنار زیبایی به سرعت سایت هم توجه کنید
در بخشهای قبلی راجع به ویژگیهای بصری و کاربردپذیر بودن UX صحبت کردیم؛ اما گاهی برخی افراد را میبینیم که سرعت سایت را فدای زیبایی آن کردهاند؛ غافل از آنکه سرعت سایت یکی دیگر از نکات مهم در طراحی تجربه کاربری موفق است و باید حتماً به آن توجه کرد. پس سعی کنید تا جایی که میتوانید از تصاویر کمحجم و کدهای بهینه شده در سایتتان استفاده کنید. برای بهینهسازی تصاویر سایتتان آن هم بدون افت کیفیت عکس، از وبسایت tinypng کمک بگیرید.
راز ششم: بعد از فروش محصولتان با کاربر خداحافظی نکنید
اشتباهی که بسیاری از صاحبان کسب و کارها (چه آنلاین و چه واقعی) مرتکب آن میشوند این است که به محض اینکه کاربر پول پرداخت کرد و خریدش را انجام داد رفتارشان تغییر میکند و حتی دیده شده که به زور جواب مشتری را میدهند.
مدیران عزیز، مسئولین محترم، بهتر است بدانید که فروش محصولات پایان کار نیست و برای اینکه مشتری بعدها باز هم به شما مراجعه کند، باید خاطره خوبی از خریدش داشته باشد. ارائه خدمات بد به مشتری و انجام ندادن پیگیریهای لازم باعث میشود مشتریها بدِ شما را به دیگران بگویند و یکهو به خودتان بیایید و ببینید در بین مردم به عنوان یک برند نامعتبر معروف شدهاید.
یک تجربه کاربری ایدهآل باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
در جستجوهایی که برای این مقاله داشتم به مدل جالبی از پیتر مارویل برخوردم که حدس میزنم در نظر گرفتن عناصرشش گانهی آن میتواند برای رسیدن به یک تجربه کاربری ایده آل کمک کند.
فقط به این نکته دقت کنید که در نگاه اول ممکن است این ویژگیها برای UX نباشد. ولی عمیقتر که بنگریم، میفهمیم که وجود یا عدم وجود هر یک از این موارد، UX و تجربیات کاربری را میسازد.
ویژگی اول؛ سودمند باشد
محصولی که در قالب تجربه کاربری ارائه میدهید باید دقیقاً نیاز مخاطب را رفع کند. باید بدانید اگر خلاء مورد نظر مخاطب پر نشود، در نتیجه انگیزهای برای استفاده از محصول یا خدمات شما نخواهد داشت.
ویژگی دوم؛ قابل استفاده باشد
سیستمی که محصول یا خدمت در آن ارائه میشود باید تا حد امکان برای استفاده ساده و آسان باشد. سادگی و درک راحت کاربر از محصول را باید سرمشق کار خود قرار دهید.
ویژگی سوم؛ برای کاربر مطلوب باشد
محصول یا خدمت شما باید از نظر زیباییشناختی جذاب باشد و در عین حال به آسانی قابل تفسیر باشد. طراحی را تا حد امکان مینیمال و هدفمند انجام دهید.
ویژگی چهارم؛ قابل جستجو باشد
در این قسمت کاربر باید بتواند محصول یا خدمات شما راحت پیدا کند. این یکی خیلی واضح است؛ اگر شما دنبال چیزی بگیردید ولی پیدا نکنید، از آن صرف نظر میکنید و میروید سراغ گزینههای بعدی! بنابراین اطلاعاتی که در معرض دید مخاطب قرار میدهید باید به چشم بیاید و در عین حال مرور آن ها آسان باشد. اگر کاربر مشکلی داشته باشد، باید بتواند خیلی سریع راهحل آن را در صفحه شما پیدا کند.
ویژگی پنجم؛ دسترسی پذیر باشد
دسترسیپذیری در تجربه کاربری محصول یا خدمت یعنی طراحی طوری باشد که برای همه افراد با هر توانایی قابل استفاده باشد. حتی افراد توانیاب که اختلال شنوایی، بینایی، حرکتی یا اختلال در یادگیری دارند. به شخصه توجه به این مورد را کمتر دیدهام، شاید به این دلیل است که شرکتها فکر میکنند که با این کار منابع مالی خود را هدر میدهند چون افراد ناتوان بخش کوچکی از جامعه هستند. اما به هر حال آنها هم بخشی از مخاطبان شما هستند و با در نظر گرفتن این موضوع هم به نوعی مسئولیت اجتماعی خود را ادا کردهاید. و مهمتر از همه اینکه وقتی در طراحی خود، افراد با توانایی کمتر را هم در نظر میگیرید، برای افراد دیگر هم استفادهاش آسانتر میشود.
ویژگی ششم؛ قابل اعتماد باشد
رندال تری میگوید: «اگر یکبار مرا گول بزنی، شرم بر تو. اگر برای بار دوم مرا گول بزنی، شرم بر من».
این جمله دقیقاً مفهوم قابل اعتماد بودن را برایتان روشن میکند. اگر کاربر بار اولی که از محصول یا خدمات شما استفاده کرد، به شما بی اعتماد شد، شانس دوباره به شما نمیدهد که باز تجربه بدی که داشته تکرار شود. چون برای مشتری گزینههایی زیادی وجود دارد که جایگزین شما کند.
پس توجه به این مورد هم تا حد زیادی مهم است. هر مخاطبی انتظار دارد در مواجهه با محصول یا خدمات شما تجربهای قابل اطمینان و سرشار از اعتماد را درک کند و خلاصه اینکه در طراحی تجربه کاربری باید بتوانیم اعتماد کاربر را برای استفادههای بعدی از محصولمان جلب کنیم.
طراحی تجربه را از کجا شروع کنیم؟
طراحی تجربه کاربری برای هر محصول یا خدمت داستان منحصر به فرد خود را دارد. تا حدی که گاهی ممکن است دو محصول مشابه با توجه به نوع مخاطبشان طراحی تجربه کاربری متفاوتی را داشته باشند. با وجود تمام این تفاوتها، میتوان چهار مرحله مشترک زیر را در طراحی تجربه کاربری برای تمامی محصولات یا خدمات در نظر گرفت.
1. پژوهش
متیو ویکمن (Matthew Wakeman) در کتاب تکنیکهای عملی تحقیقات UX برای طراحی محصول بهتر، میگوید:
اگر من فقط یکساعت برای حل یک مشکل زمان داشته باشم، دوسوم از آن را اختصاص میدهم به فهمیدن و توضیح اینکه دقیقاً مشکل چیست.
با توجه به این جمله، مهمترین کار این است که شما نیاز دارید بفهمید، که چه چیزی را باید حل کنید؟ چه چیزی را باید بهتر کنید؟ کاربر با چه چیزهایی، اثر بهتری از محصول شما در ذهنش میماند؟
خب پس دو موضوع را در این قسمت در نظر بگیرید:
تحقیق راجع به کاربران کلید حل مشکل است
باید بدانید مشتریان شما چه کسانی هستند؟ چه علایقی دارند؟ نیازهایشان چیست؟ چالشهایی که با محصول شما دارند چیست؟
برای این کار میتوانید نظرسنجی کنید یا اگر بخش ارتباط با مشتری دارید، از آنها کمک بگیرید. این گروه همیشه پای درد و دل مشتریها نشسته اند و اطلاعات زیادی دارند. اصلاً چرا راه دور برویم؛ کامنتهایی که افراد در شبکههای اجتماعی شما میگذارند را که حتما دیدهاید. همین کامنتها پر هستند از تجربههایی که کاربران بیان میکنند. مطمئن باشید، ایدههای زیادی از دل آنها بیرون میآید.
مثلاً یکی میگوید، چرا پست محصولات شما قیمت ندارد؟ این یعنی کاربر از اینکه هی بیاید و قیمت بپرسد حس خوبی ندارد. یا شاید اصلاً حس کند، قیمتها خیلی بالا هستند که اعلام نشدهاند (اعتمادش کمرنگ میشود). اینها میشود تجربههای بد کاربری. خلاصه که شما چندین راه مختلف پیش پایتان است تا بتوانید خواستهها، نیازها و رفتار مخاطب خود را بفهمید.
توجه به اهداف و چشمانداز کسبوکار فراموش نشود
یکی دیگر از نکات این است که اهداف کسبوکار و چشم اندازهایش را به دقت کنکاش میکنیم تا بهتر بدانیم مخاطب یا مشتری قرار است چه تصویر یا تجربهای از برند را به دست بیاورد. این مرحله از طراحی تجربه کاربری شباهت زیاد به پروژههای تحقیقات بازاریابی دارد و بیشتر برای محصولات جدید استفاده میشود.
2. تحلیل اطلاعات
در این مرحله ما با تمرکز بیشتری روی مخاطب هدف، تلاش میکنیم، دادههایی را که از طریق پژوهشهای قبلی به دست آوردیم، تحلیل کنیم. تحلیل این اطلاعات، به ما کمک میکند که رفتار کاربر و چالشهای پیش روی او را در مواجهه با محصولات یا خدمات خودمان را بفهمیم و به قول معروف، پرسونای کاملی از مخاطب ایجاد کنیم.
خب در نهایت از چالشها و نیازهای مخاطب، به ضعفهایی از محصول که تجربه خوبی برای مخاطب ایجاد نمیکند، میرسیم.
3- طراحی کانسپت (مفهوم اولیه)
خب حالا پس از اینکه اطلاعات خوبی را به دست آوردیم، دست به خلق و طراحی ایدههای جدیدی میزنیم. البته ایدههایمان باید، هم منطبق با رفتار و علایق مخاطبها و هم اهداف و چشم اندازهای سازمان ما باشد. این فرآیند تا آنجا که بتوانیم به سادهترین و بهترین طراحی و راه حل برسیم ادامه پیدا میکند.
این مرحله شبیه نقشه یک ساختمان است که تمام کاری که باید انجام شود، در آن مشخص است و منتظر اسکلت بندی و نمای ظاهری (UI) است.
4. طراحی نهایی
پس از اینکه نسخه مفهومی یا همان پروتوتایپ ما تکمیل شد، آن را برای تبدیل شدن به یک سرویس جدید به دست طراحان میسپاریم. اگر فرض کنیم محصول ما قرار است یک صفحه وب باشد، در این مرحله گرافیست باید تصمیمی که ما در مورد تجربه کاربری خودمان گرفتهایم را با استفاده از رنگ، تصویر و پرداخت جزئیات، به آن چیزی که مد نظر است، تبدیل کند. پس از اتمام طراحی اولیه، بسته را تقدیم بخش کدنویسی میکنیم تا فرآیند استقرار طرح را انجام دهند.
ایجاد یک تجربه کاربری خوب با یک مثال
دیجیکالا هم از سایتهای داخلی است که در تمام قسمتهای سایتش، طراحی UX خوبی دارد. از رنگ و طبقهبندی و ترتیب پیشنهاداتش گرفته تا اطلاعات کاملی که در اختیار مخاطب قرار میدهد، برای تجربه و تاثیر بر کاربر فکر و برنامهریزی شده است. هر چند گاهی انتظار طولانی در تحویل دادن کالاهایش آدم را زجرکش میکند، ولی خوبیهایش هم را باید بگوییم.یکی از چیزهایی که در دیجیکالا در تجربه کاربری موثر است، جستجوی آسان محصولات است. دستهبندی و زیردستههای کالاها در صفحه اصلی باعث میشود که کاربر مستقیم و سریع، نیاز خود را پیدا کند.
از اینجا به بعد با طراحی تجربه کاربری چه کنیم؟
حتماً تا الان متوجه شدهاید که تجربه کاربری چیست؟ چطور باید آن را طراحی کرد؟ اینکه از اینجا به بعد با تجربه کاربری را باید چه کار کنید بر میگردد به جایگاه شما! آیا شما صاحب کسب و کار هستید و میخواهید برای کاربرتان تجربه کاربری خارق العادهای فراهم کنید!؟ آیا مخاطب یک محصول یا خدمت هستید و میخواهید تجربهی سروکار داشتنتان با آن را نقد کنید!؟ یا اینکه قصد دارید متخصص طراحی تجربه کاربری باشید!
پس با سرنخهای خوبی که با خواندن این مقاله برای کاربرد تجربه کاربری به دست آوردید، دست به کار شوید! چون همانطور که گفتیم، یک به دست آوردن یا ایجاد تجربه کاربری خوب نیازمند شناخت انحصاری یک محصول و مخاطبهای آن است در نتیجه علاوه بر مطالعه تئوری، تمرین و تجربه جدی میطلبد!
تفاوت تجربه کاربری با رابط کاربری چیست؟
اگر تا اینجا با مفهوم تجربه کاربری آشنا شدهاید، ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید که تجربه کاربری چه تفاوتی با رابط کاربری دارد!؟
واقعیت این است که وقتی بحث تجربه کاربری میشود، UI هم ناخودآگاه وارد ماجرا میشود؛ چون UI و UX هم در تعریف و هم در اجرا همپوشانیهای زیادی با یکدیگر دارند اما خب در عین حال نمیتوان این دو را یک مقوله مشترک در نظر گرفت.
تجربه کاربری تعامل و تجربه کاربر با آن چیزی است که ما با طراحی فضای بصری به عنوان رابط کاربری پیش روی او گذاشتهایم. این یعنی UX و UI به شدت به هم وابسته هستند و شاید بخش زیادی از تجربه کاربری مربوط به کار کردن با رابط کاربری طراحی شده برای محصول یا خدمت شما باشد.
برای مثال، شلوغ بودن منوهای سایت مشکل طراحی رابط کاربری است ولی باعث ایجاد یک تجربه کاربری ناخوشایند برای کاربر میشود. پس موقع طراحی UI باید حسابی حواستان به UX ها هم باشد. اصلاً خودتان را بگذارید جای مشتری و ببینید اگر جای او بودید چه فکر و احساسی نسبت به محصول خود، طراحی و فرآیند کارش داشتید.
برخی از اهالی فن، نقل قول جالبی به کار می برند:
«رابط کاربری (UI) بدون بهرهگیری از تجربه کاربری (UX) مانند این است که یک نقاش بدون اینکه در ذهن خود طرحی داشته باشد، رنگ را روی بوم بپاشد. از سوی دیگر، طراحی تجربه کاربری بدون توجه به رابط کاربری مانند استفاده از قاب یک اثر هنریست، بدون آنکه طرح مناسبی را بتوان در آن جای داد.»
بنابراین، بهترین تجربه استفاده از خدمات یا محصول زمانی حاصل میشود که یک رابط کاربری جذاب با ملاحظات مربوط به تجربه کاربری پیش روی مخاطب قرار بگیرد. (تفاوت UX و UI را به طور دقیقتر، کاملتر و با جزئیات در این مقاله بخوانید.)
اگر سوال یا نظری در مورد این مطلب یا مطالب دیگر بلاگ ما دارید حتما به ما هم بگویید!
منبع:
منظور از روانشناسی رنگ ها چیست؟
رنگ ها روی احساسات ما انسانها تأثیر مستقیم دارند. چشم ما بعد از مشاهده رنگ ها، با ناحیهای در مغز به نام “هیپوتالاموس” ارتباط برقرار میکند. این بخش از مغز سیگنالهایی را به غدههای “هیپوفیز” و بعد از آن “تیروئید” ارسال میکنند. در نهایت ارسال این سیگنالها، باعث ترشح هورمونهایی میشود، که روی احساسات ما تأثیر میگذارند. بنابراین، هر رنگ میتواند یک حس خاص را در ما ایجاد کند.
روانشناسی رنگ ها علمی است که چگونگی تأثیر رنگ ها روی رفتار انسان را بررسی میکند. روانشناسی رنگها در کسب و کارهای مختلفی از جمله آشپزی، معماری، باغبانی و مخصوصا در صنعت بسته بندی استفاده میشود. در این مقاله میخواهیم نقش روانشناسی رنگها در طراحی سایت را بررسی کنیم.
در مقالۀ دیگری با عنوان «با روانشناسی مشتری به قلب و ذهن او نفود کنید» دربارۀ تاثیر روانشناسی مشتری در افزایش فروش صحبت کردهایم که آن هم مقالۀ جذاب و مفیدی برای شماست.
منظور از روانشناسی رنگ در طراحی سایت، استفاده از رنگهای مناسب در قسمتهای مختلف، ترکیب رنگ صحیح، انتخاب درست غلظت رنگ و… در سایت؛ بطوری که بتوان علاوه بر افزایش حس رضایت در مخاطب، کلیک، فروش و نرخ تبدیل را هم بالا برد.
روانشناسی رنگها در طراحی سایت چه اهمیتی دارد؟
به تازگی یک تحقیق در سایتهای خارجی برای بررسی ارزش رنگ ها انجام شده، طبق این تحقیق؛ فقط تغییر و تصحیح استفاده از رنگ ها در یک سایت توانست تا 24 درصد نرخ تبدیل را افزایش دهد. به قول جرمی اسمیت (مشاور نرخ تبدیل): «از رنگ های مناسب استفاده کنید تا برنده شوید!»
شاید برای شما هم جالب باشد که فروشگاههای اینترنتی بزرگی مثل آمازون و دیجی کالا، دائما در حال بهینه سازی نحوه استفاده از رنگ ها در سایت، برای تأثیرگذاری بیشتر بر ذهن مشتری هستند.
مثلا شاید خودتان هم با مراجعه به این سایتها متوجه شده باشید، که دکمه “افزودن به سبد خرید” با رنگ غلیظتری نسبت به دفعه قبل نمایش داده میشود یا آیکون “تماس با ما” تغییر رنگ داده شده است. حتی ممکن است ببینید رنگ تمامی بخشهای یک صفحه محصول نسبت به بازدید دفعه قبلتان تغییر کرده است. تمامی این تغییرات برای ایجاد هماهنگی بیشتر با روانشناسی رنگها و جهت رسیدن به UI (تجربه کاربری) و نرخ تبدیل بیشتر در سایت است.
نکات روانشناسی رنگ ها در طراحی سایت
بهطور کلی برای بهره بردن از تأثیر مثبت روانشناسی رنگها، باید آنها را در:
• در جای درست
• در زمان درست
• برای مخاطبان درست
• و با هدفی درست
استفاده کنید.
قبل از استفاده از هر رنگ در طراحی سایتتان، مخصوصا سایت فروشگاهی باید 2 نکته زیر را بدانید و طبق آن تصمیم گیری کنید.
1. استفاده از رنگها بر اساس مخاطب هدفتان
اولین نکتهای که قبل از شروع طراحی سایت و انتخاب رنگ باید به آن توجه کنید، مخاطب عمده سایت است! اینکه از چه رنگ هایی در سایت استفاده کنید، بر اساس مخاطبان و ویژگیهای آنها انتخاب میشود. مثلا اگر قصد راهاندازی یک فروشگاه اینترنتی برای کودکان را دارید، انتخاب رنگ های تیره و غمگین، حتی در بهترین حالت و ترکیب هم کار اشتباهی است. در واقع برای انتخاب رنگ؛ به سن، رفتار، شخصیت، علایق و مخصوصا جنسیت مخاطبان توجه کنید.
جالب اینجاست که انتخاب رنگ بر اساس جنسیت مخاطب هدفتان متفاوت است. در ادامه قصد داریم بیشتر دربارۀ آن صحبت کنیم. البته قبل از آن، بد نیست نگاهی به اینفوگرافی زیر (در سایت convert) بیندازید:
روانشناسی رنگ ها در طراحی سایت برای خانمها
اگر مخاطب محصولات، خدمات و حتی مقالات سایت شما، خانمها هستند، باید روانشناسی رنگ ها را با دقت زیادی به کار ببرید و مطمئن شوید که رنگ های انتخابی، همانهایی هستند که آنها را به اهداف شما نزدیک میکنند.
در یکی از نظرسنجیهای اخیر (با توجه به مقاله نیل پتل)، از خانمها در مورد علاقهشان به رنگ های مختلف، معلوم شد که:
• 34 درصد از خانمها به رنگ آبی
• 23 درصد آنها بنفش
• و 14 درصد به رنگ سبز راعلاقه داشتند!
در ادامه این نظرسنجی مشخص شد که:
• رنگ نارنجی با 33 درصد
• رنگ قهوهای با 33 درصد
• و رنگ خاکستری با 17 درصد
غیر جذاب ترین رنگ ها برای خانمها هستند. در نهایت، طبق نتایج این تحقیق معروف و همینطور تجربههای دیگر، پیشنهاد میکنیم برای طراحی سایتهایی با مخاطبانِ هدف خانم، تا جایی که امکان دارد از رنگ های نارنجی، قهوهای و خاکستری استفاده نکنید. جالب این است که بر خلاف تصور، رنگ صورتی در لیست رنگهای مورد علاقه اکثریت خانمها دیده نمیشود؛ در حالیکه بعضی از سایتهای داخلی در زمینه آرایشی بهداشتی عمدتا به رنگ صورتی هستند.
در مقابل در بعضی از سایتها، رنگها بهدرستی استفاده شده است.
اگر قصد دارید سایتی طراحی کنید که مشتریان آن را بیشتر آقایان تشکیل میدهند، مثل سایتهای ابزارآلات و صنعتی بهتر است از رنگ های مورد علاقه آنها استفاده کنید. طبق همان نظرسنجی که در بالا به نتایجاش برای خانمها اشاره کردیم:
آقایان به رنگ های:
• آبی
• سبز
• و سیاه
علاقه مندند. همینطور آنها علاقه کمی به رنگ های:
• بنفش
• نارنجی
• و حتی قهوه ای
دارند. در نهایت برای اینکه یک بار دیگر رنگ های مورد علاقه آقایان و خانمها و همینطور رنگ های غیر جذاب برای آنها را مرور کنیم، بهتر است نگاهی به این تصویر بیندازید:
2. انتخاب رنگ با توجه به محصول یا خدمتتان
حتی اگر مخاطب هدفمان هم کاملا مشخص باشد، باز نمیتوانیم بگوییم، استفاده از چه رنگی بهتر است. چون به همان اندازه، نوع محصولتان هم، تعیین کننده رنگ سایتتان است. مثلا اینکه خیلی فرق میکند، سایت فروش محصولات آرایشی/بهداشتی داشته باشید، قطعات صنعتی ارائه دهید یا اینکه محصولات غذایی بفروشید.
شاید برای قطعات صنعتی رنگ آبی گزینه مناسبی باشد و برای محصولات غذایی، رنگ سبز تاثیر بهتری داشته باشد. یا اینکه اگر محصولی لاکچری دارید، رنگ مشکی و طلایی، ماهیت محصول شما را بهخوبی انتقال میدهد.
هارمونی رنگ ها در طراحی سایت
تا اینجا، دید خوبی نسبت به روانشناسی رنگ ها در طراحی سایت، بهدست آوردهاید. در ادامه قصد داریم به صورت تخصصی به بررسی بعضی از رنگها در طراحی سایت بپردازم:
روانشناسی رنگ سفید!
در بیشتر مقالاتی که در مورد روانشناسی رنگ در طراحی سایت نوشته شده، خبری از اشاره به رنگ سفید نیست. اما سفید رنگی است که به هیچ عنوان نمیشود از اهمیت بالای آن در افزایش زیبایی، آنهم در فضای وب غافل شد. باید بدانید که استفاده گسترده از رنگ سفید، یکی از ویژگیهای طراحی قدرتمند است.
به عنوان نمونه استفاده از این رنگ، بهتر است نگاهی به بزرگترین و مهمترین سایت جهان، گوگل داشته باشیم. از صفحه جستجو تا تمامی صفحات ابزارهای گوگل، از رنگ سفید به خوبی استفاده شده. طراحان سایت آیجیتالی هم سعی کردهاند با به وجود آوردن فضای سفید کافی، زیبایی سایت را در کنار رنگ های شاد دیگر حفظ کنند.
روانشناسی رنگ آبی
در بخش بالا دیدید که رنگ آبی، هم از رنگ های مورد علاقه خانمها بود و هم آقایان. این محبوبیت، دست ما را برای استفاده از آن در طراحی سایتهای مختلف باز میگذارد. آبی، رنگ اعتماد، نظم، آرامش و وفاداری است.
یک نمونۀ معروف آن شبکه اجتماعی فیسبوک است؛ که به عنوان ارزشهای اصلی خود، به اعتماد و شفافیت اشاره میکند. به نظر شما انتخاب این رنگ و این ارزشها در کنار یکدیگر، اتفاقی است؟
شرکت بزرگ دیگری که برای رنگ سازمانی سایت خود، از آبی استفاده کرده، شرکت PAYPAL (درگاه پرداخت) است. بازهم به نظرتان وجود رنگ آبی در سایت شرکتی که نیاز به اعتماد شدید مردم دارد، اتفاقی است؟
یک نکته: به دلیل اینکه رنگ آبی در ذهن بسیاری از انسانها مرتبط به “مواد سمی” ثبت شده، برخی از منابع معروف توصیه میکنند، که برای فروش مواد غذایی و خوراکی از این رنگ استفاده نکنید. حتی بعضی از رژیمهای غذایی برای ایجاد حس بی میلی به خوراکیها، از رنگ آبی استفاده میکنند!
روانشناسی رنگ زرد
چراغ سر چهار راه، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، نوارهای پلاستیکی هشدار دهنده و… تمامی چیزهایی هستند که ما را یاد اخطار و هشدار میاندازند. اما جالب است که، استفاده بهجا از رنگ زرد در صفحات سایت، چنین حسی را به مخاطب القا نمیکند.
اتفاقا برعکس معناهایی که در ذهن ما برای این رنگ ثبت شده، استفاده از آن در طراحی سایت جلوۀ زیبایی به سایت میدهد. پیامی که این رنگ میدهد معمولا صمیمت و جذابیت است. بهعلاوه اینکه معمولا تجربههایی که با این رنگ داشتهایم در خاطرمان میماند. به عنوان یک نمونه، میتوانید سایت ایرانی “ایرانسل” و سایت معروف “مک دونالد” را مشاهده کنید.
یک نکته: جرمی اسمیت، در قسمتی از مقاله خود در مورد روانشناسی رنگ ها در طراحی سایت میگوید: «رنگ زرد میتواند باعث فعال شدن اضطراب در ذهن شود.» در نهایت هم پیشنهاد میکند که به جای استفاده از آن به عنوان یک رنگ سازمانی، قسمتهایی از سایت خود مثل دکمه تماس با ما (برای ایجاد حالت اضطراب و برقراری تماس) را با رنگ زرد نشان دهید.
رنگ سبز در طراحی سایت
رنگ سبز نماد طبیعت است. نتایج بعضی از تحقیقات در مورد رنگ ها نشان میدهد که رنگ سبز حتی میتواند باعث افزایش خلاقیت شود.
انتخاب رنگ سبز، برای سایتهایی پیشنهاد میشود که خدمات و محصولات آنها با محیط زیست و دیگر موارد مرتبط، رابطه داشته باشد: مثلا سایت فروش محصولات گیاهی اورگانیک.
یک نکته: به پیشنهاد طراحان سایت، رنگ سبز یک گزینه مناسب برای دکمههای اقدام به عمل (call to action) است. همین موضوع باعث شده که بیشتر دکمههای “افزودن به سبد خرید” را با رنگ سبز در فروشگاههای بزرگ ببینیم.
روانشناسی رنگ نارنجی
رنگ نارنجی، احساس عجله و اضطراب را به مخاطب القاء کند. بههمین دلیل استفاده از رنگ نارنجی برای دکمه “پیشنهاد ویژه” یا مثلا آخرین مهلت خرید، پیشنهاد خوبی است.
بعضی از روانشناسان میگویند، که این رنگِ پرتقالی میتواند به افزایش تحرک بدنی، اعتماد به نفس و رقابت کمک کند. به همین دلیل، بیشتر سایتهای بزرگ ورزشیِ خارجی در سایتشان از رنگ نارنجی استفاده میکنند.
روانشناسی رنگ قرمز
رنگ قرمز معمولا پیام اهمیت و هشدار برای خطر را انتقال میدهد. از این رنگ در بخشهایی از سایت استفاده کنید که میخواهید کاربر توجه خاصی به آن داشته باشد. اگر سایت محصولات غذایی یا رستوران دارید، استفاده از رنگ قرمز در طراحی سایت، گزینۀ خوبی است؛ چون رنگ قرمز باعث سرعت در غذا خوردن میشود.
روانشناسی رنگ مشکی در طراحی سایت
بر خلاف اینکه بیشتر افراد تصور میکنند رنگ سیاه باعث افسردگی و نگرانی میشود، این رنگ میتواند در طراحی سایت باعث به وجود آوردن حس تفاوت و خاص بودن، تجملات و زرق و برق شود. استفاده از رنگ مشکی بیشتر برای سایتهایی توصیه میشود که بخواهند محصولات لاکچری و گرانقیمتی را بفروشند.
دو نمونه از معروفترین برندهای محبوبی که محصولات گرانقیمتی دارند از رنگ مشکی در سایتشان استفاده کردهاند، کمپانی”لامبورگینی” و “لوئیز ویتون” است.
خب حالا میدانید، هر رنگ چه پیامی را منتقل میکند. اما این را یادتان باشد که قرار نیست در طراحی سایتتان تنها از یک رنگ استفاده کنید؛ بلکه باید بتوانید:
ترکیب مناسبی از رنگها ایجاد کنید
و از رنگ در جای مناسبی از سایت استفاده کنید.
ابزارهای ترکیب رنگ در طراحی سایت
خوشبختانه، در کنار اطلاعاتی که خودتان دربارۀ استفاده از رنگها دارید، ابزارهایی مخصوص این کار هم وجود دارد. ازجمله سایت Materialpallete است که با انتخاب دو رنگی که مدنظرتان است، بقیه رنگهای مکمل و مناسب آن را در اختیارتان قرار میدهد.
همچنین سایت sessions.edu ابزاری است که در حرفهایترین شکل ممکن، به شما میگوید که کدام رنگ را با کدام رنگ ها ترکیب کنید، تا چرخه رنگی را بهم نزنید و زیبایی سایت را از بین نبرید.
سخن پایانی
با همۀ اطلاعاتی که الان دربارۀ رنگها و تاثیرات آن روی مخاطب میدانید، قبل از تصمیمگیری، به این 3 مورد توجه کنید:
• رنگی که انتخاب میکنید، با برند و هویت آن هماهنگ باشد.
• رنگی که انتخاب میکنید، میخواهید چه چیزی را انعکاس دهد؟
• نتیجه رنگهایی که انتخاب کردهاید را روی سایت تست کنید.
با همۀ این اطلاعاتی که الان بهدست آوردهاید، تا حدی میتوانید، رنگهای مناسبی را برای سایتتان انتخاب کنید. اگر هم هنوز ایدهای ندارید، طراحی سایت خود را به تیم آیجیتالی بسپارید. آیجیتالی با بیش از 80 نمونه طراحی سایت وردپرسی انجام داده که روی ترکیب رنگ آنها فکر شده است. حتی اگر از آنها هم خوشتان نیاید، باز امکان تغییر رنگ آن وجود دارد.
منبع:
روانشناسی رنگ چیست؟
شاخه ای که هدف آن نشان دادن تاثیر رنگ ها در تصمیم گیری های روزانه است.
رنگها میتوانند بر احساس مشتری در هنگام نگاه کردن به هویت بصری یک برند تأثیرگذار باشد و باعث شود در بین گروه بزرگی از برندها به یادماندنی باشد.
چه طراح باشید و چه صاحب یک کسبوکار، دانستن معانی رنگ و نمادها مفید است تا بتوانید بهتر تصمیم بگیرید. اگر رنگی را به معنای “آرامش” برای لوگوی تجاری یک کسبوکار با موضوع ورزشهای سخت و شدید انتخاب کنید، ممکن است پیام اشتباهی را به مخاطب خودالقا کنید.
چگونه از روانشناسی رنگ ها در تبلیغات و بازاریابی استفاده کنیم؟
مغز ما از رنگها برای شناسایی ویژگیهای محصولات و برندهای تولید کننده محصولات استفاده میکند. به همین دلیل است که رنگ زرد فسفری برای کامپیوتر مناسب ولی برای کاپکیک تهوعآور است. به طور خلاصه میتوان گفت که این تصورات ذهنی همان روانشناسی رنگها در کار است. در اینجا راهنمایی کاملی راجع به نحوه استفاده از رنگها در تبلیغات و بازاریابی ارائه شده است.
ارتباطاتی که مغزهای ما با رنگهای خاصی برقرار میکند راهحل مناسبی برای ایجاد ارتباط میان بازاریابی مواد مختلف و مخاطبان هدف آنهاست. اگر به دقت رنگهای مورد استفاده در تبلیغات صنعت خود را بررسی کنید متوجه خواهید شد که رنگهای یکسانی به طور مکرر ظاهر میشوند. این مشاهده اتفاقی و این رنگها مورد علاقه رقیبان شما نیست! مطابق روانشناسی رنگ این رنگها موجب ارتباط نیازها و انتظارات مخاطبان شما با برند صنعتتان میشود.
انتخاب رنگ ایدهآل برای بازاریابی و تبلیغات تا حدودی بر اساس زیبایی شناسی، آزمودن و علمی است. البته تأثیر این سه مورد بیشتر از آن چیزی است که متوجه شوید. روانشناسی رنگ ها در بازاریابی آنچیزی است که به بررسی آن خواهیم پرداخت تا به شما برای بهتر و موثرتر رساندن پیامتان کمک کنیم.
چرا روانشناسی رنگ مهم است؟
هر رنگی احساسات خاصی را در انسان بر می انگیزد. اگر از رنگ ها با استراتژی و آگاهانه استفاده کنید. می توانید در مخاطبانتان احساس خاصی را نسبت به برند خود برانگیزید.
چرا روانشناسی رنگ ها در بازاریابی و تبلیغات مهم هستند؟
رنگها به زبانی سخن میگویند که قابل تکرار نیست. به این معنا که به کمک احساسات با ما ارتباط برقرار میکنند و به همین دلیل تأثیر بیشتری در ترغیب دارند.
رنگ محصول ما را متقاعد میکند که جنس فعلی تازهتر از جنس مشابه با رنگ دیگری است. انتخاب رنگ میتواند بر احساس مؤثر بودن دارو (حتی در حد دلخوش کردن و بی اثر بودن) نیز اثر بگذارد. تولیدکنندگان دارو برای تأثیر بیشتر قرصهای خوابآور از رنگهای آبی و محرکهای زرد و قرمز استفاده میکنند زیرا این مصرف کنندگان متأثر از تأثیر این رنگها هستند.
با اینکه ممکن است جادو به نظر برسد ولی اطلاعاتی برای حمایت از این مطالب وجود دارد. ۸۵ درصد از مصرف کنندگان رنگ را به عنوان اولین دلیل انتخاب یک محصول برای خرید عنوان کردهاند. علاوه بر این، تا ۹۰ درصد از تصمیمات راجع به محصولات تنها بر اساس رنگ محصولات است. به گفته محققان روانشناسی رنگ، ۴۲ درصد از مصرف کنندهها بر اساس رنگ و طراحی وبسایت، ایده خود را نسبت به آن شکل میدهند و رنگ آنها بیش از هر عامل دیگری بر نظرشان تاثیرگذار است. در ۵۲ درصد مواقع انتخاب رنگ ضعیف و سایر موارد طراحی دارای جذابیت کمتر به کاربران این پیام را میدهد که هرگز برنگردید.
روانشناسی رنگ ها چگونه با خریداران در ارتباط است؟
اهمیت رنگها در بازاریابی و تبلیغات واضح است اما چالش اصلی مربوط به روانشناسی رنگ هایی است که به شما کمک کند با خریداران صحبت کنید. ممکن است اصول اولیه روانشناسی رنگ مانند قرمز=شور و شوق و سفید=پاکیزگی را بدانید، اما این آگاهی تنها آغاز راه پیچیدهای است که تأثیر رنگ بر نحوه تفکر و احساس خریدار نسبت به یک محصول را نشان میدهد.
یک مثال
برای مثال محققان ارتباطاتی بین رنگهای خاصی مانند قرمز، آبی سلطنتی، مشکی و نارنجی را با رفتارها شناسایی کردهاند که به سادگی بر انگیزه خریداران تأثیر میگذارد. انتخاب رنگ کسانی که به دنبال شکار مشتریان هستند، کله غازی و آبی سیر است. برخی از رنگهای کمرنگ مانند صورتی، آبی آسمانی و سایر رنگهای روشن احساسات زیادی را برمیانگیزد و احساس ارتباط با خریداران لباسهای سنتی را به فرد منتقل میکند. به همین ترتیب میتوان گفت که مطابق روانشناسی رنگ ، قهوهای انتخاب خوبی برای بستهبندی نیست زیرا این حس را منتقل میکند که به سبزیجات و میوههای پوسیده و ترشیده فکر کنیم.
هر رنگ برای کار خاصی مناسب است
روانشناسی رنگ ها تنها به معنای برانگیختن احساسات نیست. این روانشناسی راجع به استفاده از رنگها برای محصولات و برندها با هدف برآورده کردن انتظارات مصرفکنندههاست. تمام رنگهایی که برای یک محصول خاص یا نوعی از خدمات غیر مناسب هستند مانند لوگوی زرد روشن و نارنجی برای بانک یا قهوهای یا طوسی برای محصولات بهداشتی زنانه را تصور کنید. این رنگها از نظر ما انتخاب اشتباهی هستند زیرا مطابق انتظاراتمان نیستند.
انتظارات ما از رنگها تا حدی زیادی ریشه بیولوژیکی دارد. قرمز، رنگ محبوبی برای برندهای مواد غذایی است زیرا میوههای قرمز روشن رسیده و آماده خوردن هستند و گوشت تازه برش خورده نیز به این رنگ است. طبیعت به ما آموخته است که معنای برخی از رنگهای خاص چیست و بهترین روش انتخاب رنگ در طراحی، توجه به طبیعت است. افراد تصمیمهای خرید خود را بر اساس آنچه از دیدن رنگها حس میکنند، نهایی میسازند.
تأثیر روانشناسی رنگ ها بر درک ما از دنیا همیشه واضح و حتی همیشه عقلانی نیست. ارتباط ما با رنگها حتی میتواند تأثیر زیادی از پیشزمینهی فرهنگی، پیشینهی فردی و علایق شخصی ما بگیرد. اما میتوانیم بر اساس علم روانشناسی رنگها تعمیم کلی دهیم. این تعمیم را با تحقیق مخاطبان ترکیب کنید تا بینش عمیقتری نسبت به ترجیحات یک مصرفکنندهی خاص به دست آورید.
تأثیر روانشناسی رنگ ها بر بازاریابی و تبلیغات چیست؟
رنگها بر خریداران تأثیر میگذارند و هر رنگ فهرستی خاصی از ویژگیها را دارد که میتوانید از آن برای انواع بازاریابی مثل بازاریابی محتوا، چیدن استراتژی محتوا و تبلیغ محصولات خود بهره بگیرید. در این بخش روانشناسی رنگ ها را مورد به مورد بررسی میکنیم تا بهترین گزینه با توجه به شرایط خود و اهداف بازاریابی و تبلیغات خود را انتخاب کنید.
آبی
معمولاً آبی به عنوان یک رنگ مردانه شناخته میشود ولی این تمام چیزی نیست که راجع به آبی احساس میشود. برخی دیگر از معنیهای روانشناسی رنگ آبی عبارتند از:
آرامش
آسایش
طراوت
پایداری
مسئولیت پذیری
صلح
استراحت
ناراحتی
آبی رنگ محبوبی برای بانکهاست زیرا حس قدرت و ثبات را منتقل کرده و برای انتظار مشتریان راجع به حفاظت از پولشان ارزش قائل است. استودیوی یوگا از رنگ آبی در تابلوهای خود استفاده میکند تا حس آسایش را به بازدیدکنندگان منتقل کند. یک برند حفاظتی مانند کلاه و عینک ایمنی از آبی برای بیان اعتماد خریداران به برند برای حفاظت از آنها بهره میگیرد.
سبز
سبز رنگ سردی برای برندهای آرام، بالغ و حرفهای است. در واقع این رنگ به عنوان کاهشدهندهی فشار خون و ضربان قلب شناخته شده است.. برخی دیگر از معنیهای روانشناسی رنگ سبز عبارتند از:
امور مالی
محیط زیست
سلامت
خوش شانسی
رشد
ثروت
توازن
تعادل
تسکین
بازسازی
سبز به بسیاری از مردم علامت بازیافت را یادآوری میکند که آن را بهترین انتخاب برای برندهایی میکند که قصد دارند خود را دوستدار محیط زیست یا ارگانیک معرفی کنند. این رنگ انتخاب خوبی برای چشمههای آب گرم و مرکزهای درمانی است زیرا بر تسکین و تجدید روحیهی مشتریان تاکید دارد.
بنفش
بنفش، رنگ افسانهای، مرموز و احساسی است. رنگی است که در طبیعت فراوان نیست. برخی دیگر از معنیهای روانشناسی رنگ بنفش عبارتند از:
خانواده سلطنتی
لوکس بودن
فتنه گری
شعبده بازی
رمز و راز
افتخار نظامی
ثروت
خیال پردازی
معنویت
این معانی بر اساس تجارت شما میتوانند تغییر کنند.
یک موسسهی برنامهریزی مالی را در نظر بگیرید که به طور ویژه در ارتباط با آسیب دیدگان جنگی و خانوادههایشان است تا شرایطی اقتصادی آنها را مدیریت کند. بروشور بنفش ثروت و تجمل را همراه با قلب بنفش به ذهن خوانندگان می آورد.
قرمز
قرمز رنگی جذاب، پر جنب و جوش و گرم است که معمولاً معانی زیر را تداعی میکند:
شور و اشتیاق
انرژی زیاد
عشق
گرمی
آتش
جنگ
خشم
خطر
اعتماد به نفس
یک سرویس دوستیابی که قرار با افراد ناشناخته را تنظیم میکند میتواند از رنگ قرمز در صفحهی وبگاه خود استفاده کند تا بر خدمات جذاب، وسوسه انگیز و مختص افراد جسور تاکید کند. مشخص شده است که قرمز سوخت و ساز و فشار خون بینندگان را افزایش میدهد که انتخاب مناسبی برای رستوراندارها به نظر میرسد زیرا اشتهای مشتریان را افزایش میدهد.
نارنجی
نارنجی رنگی صمیمی و شاد است که چند صفت مشترک مانند گرمی و انرژی زیاد با قرمز دارد. سایر معانی که رنگ نارنجی تداعی میکند عبارتند از:
جوانی
توان مالی
سرزندگی
صمیمیت
شوخ طبعی
تغییرات فصلی (خصوصاً تابستان به پاییز)
نارنجی رنگی است که میتوانید برای ترامپولین کودک خود از آن استفاده کنید زیرا آنها را پر جنب و جوش و پرانرژی میکند. این رنگ انتخاب فوقالعادهای برای برندهای زیبایی است نشانگر مفید بودن محصولات برند برای همه افراد است.
زرد
مشتریانی که با زرد در ارتباط هستند احساس خوشبینی و استطاعت مالی دارند. این رنگ مزیت روشن و چشمگیر بودن را دارد. برخی از معانی تداعیگر این رنگ عبارتند از:
انرژی
شادی
خطر
جوانی
بازیگوشی
شادی
گرمی
توجه کنید که این معانی مانند سایر رنگها نیست و حسی مشابه آنها را منتقل نمیکند.
خطراتی مانند آتش و جنگ که با زرد و در ترکیب با قرمز نشان داده شوند از همان ابتدا جنبهی منفی دارند. اما گاهی اوقات این تداعی معنی دقیقاً همان چیزی است که برندهایی مانند ابزارهای قدرت میخواهند تا اعلام کنند که «با احتیاط حمل شود».
صورتی
صورتی رنگ کنایه آمیزی است. نزدیک این رنگ نشوید: نسبت به رنگ آبی که برای پسرهاست، صورتی اختصاصیت بیشتری برای دختران دارد و تنها در موارد خاصی آقایان مجاز به استفاده از آن هستند. این رنگ بیشتر پیوند با جنسیت دارد اما برخی از معانی رنگ صورتی در دنیای تبلیغات و بازاریابی را برای شما شرح خواهیم داد. صورتی میتواند نشانگر موارد زیر باشد:
سرگرمی
دخترانه بودن
شادکامی
شیرینی
ظرافت
عشق
آرامش
صورتی رنگ محبوبی برای شیرینی فروشی هاست زیرا رنگ شیرین و گرمی مانند تمام شیرینیهایی است که میفروشند. این رنگ مخصوص برندهای زنانهای مانند ارائه دهندگان حفاظت شخصی است که از صورتی پررنگ در تبلیغات خود استفاده میکنند تا نشان دهند که زنان میتوانند قدرتمند باشند و از خود محافظت کنند.
طوسی
طوسی نشانگر حرفهای بودن و فعالیت است. ممکن است احساس خسته کننده بودن را نسبت به طوسی داشته باشید که در بسیاری از موارد اینگونه است. اما طوسی نمیتواند نشانگر خسته کننده بودن باشد. با استراتژی مناسب بازاریابی طوسی میتواند نشان گر معانی زیر باشد:
خنثی
حرفهای بودن
کارآمد بودن
رسمی بودن
شرکت های بزرگ حقوقی
تمامی این موارد عواملی هستند که یک سرویس حقوقی میخواهد بر آنها تاکید کند. طوسی میتواند دوری برند شما از دودویی بودن را نشان دهد. به این معنا که قابل استفاده برای سایتهایی مانند فروش لباسهای کودکانه است که خود را از دریای صورتی و آبی جدا کرده است.
سیاه
سیاه از نظر فنی به معنای نبود رنگ است اما به معنای قدرت نیز هست. در اینجا برخی از تداعی معانی مشکی آورده شده است:
لوکس بودن
عرفان
قدرت
تشریفات
ظرافت
تاریکی
رمز و راز
تمایلات جنسی
کنترل
اسرارآمیز بودن
مشکی تقریباً سرد و مدرن است اما اگر به درستی از آن استفاده نکنید ظاهر زشتی خواهد داشت. این رنگ برای برخی از برندها مانند سمپاشها، شمعها و سایر محصولات خوشبو کننده به شدت نامناسب است. مشکی به معنای قدرت است که انتخاب خوبی برای باشگاههایی است که اعضای خود را به چالش میکشند.
سفید
سفید یک رنگ خالی است. تازه، جدید و نعنایی است که معانی زیر را تداعی میکند:
پاکیزگی
خلوص
خالی بودن
سادگی
جوانی
افتخار
صلح
بیحسی
سردی
سفید رنگ دیری است که معنی «منفی» را میتواند به مثبت تبدیل کند. از آنجا که سفید سردترین رنگ است برف و قطب شمال را برای ما یادآور میشود. سفید رنگ مناسبی برای بستنی فروشیهاست که بر رهایی از گرمای روز تاکید دارد.
قهوهای
قهوهای رنگی است که میتوانید به آن اعتماد کنید. قهوهای پشتیبان شماست و با گذشت سالها نیز همچنان برقرار است. UPS از این رنگ برای بسته بندی استفاده کرده است تا نشان دهد به شما قول میدهد که بسته را به سلامت به مقصد برساند. قهوهای در تبلیغات و بازاریابی به این معناست:
قابل اعتماد بودن
قدیمی بودن
خاکی بودن
مردانه بودن
طبیعی
قابل اعتماد
گرم
قهوهای احساس کثیف بودن دارد که آن را به انتخاب نامناسبی برای هتلها تبدیل میکند. اما برای یک مغازه عرضه کننده وسایل باغبانی یا مارک مالچ چطور؟
معانی رنگها در روانشناسی رنگ با فرهنگ چگونه تغییر میکند؟
هروقت که به دنبال انتخاب یک طرح رنگی هستید پیشینهی فرهنگی مخاطبانتان را در نظر داشته باشید. بسیاری از رنگها ارتباط خاصی با فرهنگها دارند که در سایر فرهنگها معنی متفاوتی دارد. بعضی رنگها حتی ارتباط با مذهب دارند.
برای مثال زرد در ژاپن با شجاعت در ارتباط است اما در بخشهایی از آمریکای جنوبی نشانگر ترسو بودن است. در بسیاری از فرهنگهای آمریکای لاتین رنگی است که نشانگر عزاداری و مرگ است. در چین زرد نشانگر مفاهیم مبتذل است. در آلمان با حسادت به جای سبز، زرد رنگ میشوید. در خاورمیانه سبز امپراطوری و مقدس است (بنفش مختص سلطنت در اروپاست) که معمولاً افراد حاکم آن را میپوشند.
هرجا که به دنبال بازاریابی و تبلیغات محصولات خود بودید راجع به مخاطبان هدف خود تحقیق کنید. رنگی که مطابق با فرهنگ مخاطبان شما نباشد پیش از رسیدن به بازار موجب افول برندتان خواهد شد.
بهترین رنگ برای ایجاد کال تو اکشن
در روانشناسی رنگ ، قرمز بهترین رنگ برای دعوت به عمل است زیرا به معنای انجام کارها در حال است. البته الزاماً اینطور نیست. اگرچه قرمز رنگی فوقالعادهای برای کال تو اکشن است (CTA) و به خوبی توسط بسیاری از شرکتها مورد استفاده قرار گرفته است، اما تنها انتخاب و بهترین انتخاب شما نیست.
در بعضی موارد خریدار پس از جستجو به این نتیجه رسیده است که محصول شما بهترین انتخاب است، در این مورد سبز رنگ خوبی است که او را دعوت به اقدام کنید و به او به جای انتقال حس «همین حالا بخر» اعلام کنید که «مشاوره خود را رزرو کنید» یا «بیشتر صحبت کنیم».
سایر قوانین سادهی کال تو اکشن عبارتند از:
رنگ دعوت به اقدام شما باید به سادگی قابل تشخیص باشد اما چشمگیر نباشد. باید طراحی سایت را تکمیل کند و به گونهای در تضاد با سایر رنگها باشد که نیازی به جستجوی آن نباشد.
گزینههای دعوت به اقدام باید بزرگ، واضح و ساده باشند و متمایز از پس زمینه سایت انتخاب شوند.
اگر قصد انتقال پیام «همین حالا بخر» را دارید از رنگهای گرم استفاده کنید. روانشناسی رنگ ها نشان میدهد که قرمز و سبز و ترکیبی از نارنجی متمایل به زرد بهترین انتخابها هستند. قرمز بر فوریت تاکید دارد، سبز آرامش بخش و هدایتگر مودبانهی تصمیمهاست، و زرد آتشی احساس گرما و شادی دارد. با این کار به خریدار حس آنی شادی و رضایت از خرید را منتقل میکنید.
چگونه رنگ استراتژی بازاریابی خود را ارزیابی کنیم؟
روانشناسی رنگ روش خوبی برای طراحی آگاهانهی تبلیغات است اما امتحان کردن انتخاب شما تنها را اطمینان از انتخاب صحیح است.
به این منظور چند بار باید شرایط را امتحان کنید. ترکیب رنگها و استفادهی منفرد از آنها را بیازمایید تا تعیین کنید کدام حالت بیشترین تأثیر را دارد. زمانی که رنگ نهایی خود را انتخاب کردید (رنگی که هیچ ارتباط منفی با تجارت شما نداشته باشد و در تضاد با هویت آن نباشد) باید به «مسابقهی براکت» برود.
مسابقه براکت روش دیگری برای بیان «تست جداگانه» است که یکی از رنگها را نسبت به رنگ دیگر میسنجید تا تأثیر مثبت آن بر مشتری را ببینید. برای پیشگیری از بهم ریختن نتایج یکسان بودن استراتژی در کل فرآیند تست را حتماً در نظر داشته باشید.
پس از آزمایش به راحتی رنگ برگزیده را در سایت استفاده کنید و آن را در سایت پیادهسازی کنید.
رنگها پیام بازاریابی را تقویت میکنند
امیدوارم درک بهتری از روانشناسی رنگ ها داشته باشید تا آنها را برای بازاریابی و تبلیغات استفاده کنید. با تفکر بیشتر راجع به رنگها انتخاب بهتری را برای انتقال مفهوم برند خود به مشتریان خواهید داشت.
انتخاب رنگ از لحاظ استراتژیک فراتر از آن چیزی است که به نظر شما میرسد. در پایان افرادی هستند که میاندیشند سبز زیتونی و فوجیایی رنگی بهشتی است. شاید اینگونه باشد!
روانشناسی رنگ در تبلیغات و برندسازی بسیار مهم است. رنگها اولین تاثیر و مهمترین تاثیر را روی مخاطبان دارند زیرا روی ضمیر ناخودآگاه آنها اثر میگذارند. اگر میخواهید تبلیغات با بازدهی بالاتری داشته باشید یا برند خود را بهتر در ذهن مخاطبان ثبت کنید باید با توجه به کسب و کارتان از بهترین رنگها استفاده کنید.
البته برای هر کمپین باید به مخاطبان خود توجه کنید و بر اساس پرسونا تدوین شده رنگهای مناسب را انتخاب کنید. زیرا ممکن است در هر کمپین بازاریابی مخاطبان شما از لحاظ ویژگیها و … متفاوت باشند.
سوالات متداول درباره روانشناسی رنگ ها
روانشناسی رنگ چیست؟
روانشناسی رنگ یکی از زیر شاخههای علم روانشناسی است. هدف در این شاخه از علم نشان دادن تاثیر رنگها بر زندگی روزمره انسانها و انتخاب آنهاست. زیرا رنگها قدرت زیادی دارند و در بسیاری زمینههای زندگی انسان تاثیر بسیار زیادی میگذارند.
آیا روانشناسی رنگها در زندگی اثر دارد؟
هر رنگ انرژی و فرکانس خاص خود را دارد و تاثیر خاص خود را در بیننده میگذارد. امروزه روانشناسی رنگ در زندگی انسانها از شخصیت شناسی تا برندینگ تاثیر زیادی دارد. رنگها میتوانند در سلامت بدن ما، انرژی و حس روانی ما و حتی انتخابهای ما تاثیرگذار باشند.
چرا روانشناسی رنگ ها در بازاریابی و تبلیغات مهم هستند؟
رنگها میتوانند باعث شوند محصولی بهتر از محصولی دیگر به نظر آید. برای مثال رنگ باعث میشود محصولی تازهتر، دارویی موثرتر، نوشیدنی خنکتر و … به نظر آید. به همین دلیل برندها برای فروش بیشتر و ماندگار شدن در ذهن مشتری به روانشناسی رنگ در تبلیغات توجه بسیاری دارند.
کدام رنگ آرامش دهنده است؟
آبی، سبز، سفید، زرد و رنگهای ملایم دیگر همگی آرامش دهنده هستند. استفاده از این رنگها در دکوراسیون داخلی بخصوص برای دیوارها مناسب است. اما در تبلیغات و برندسازی قواعد و قوانین استفاده از رنگها متفاوت است.
منبع:
لینک سازی یا همان لینک بیلدینگ را میتوان یکی از پربحثترین موضوعات در سئو دانست و نظرات بسیاری مختلفی در مورد تاثیر بک لینک بر سئو و استراتژی اجرای آن وجود دارد. در این مقاله آیجیتالی در 3 ویدئو به شما آموزش می دهد؛ که چگونه میتوانیم از گوگل بک لینک فالو دریافت کنیم.
لینک سازی یا کسب بک لینک؛ فرآیند دریافت لینک از سایر سایتهای اینترنتی برای سایت خودمان است. منظور ما از لینک متن به صورت انکر تکست یا تصاویری هستند که با کلیک بر روی آنها کاربر به صفحه دیگری در اینترنت منتقل میشود. رباتهای گوگل زمان بررسی یک صفحه لینک های موجود در آن را نیز بررسی کرده و به این صفحات لینک شده مراجعه میکنند. به همین شکل مسیر حرکتی ربات گوگل در اینترنت شکل میگیرد.
حال هر چقدر ما از سایت با اعتبارتر یا به اصطلاح برندتر و شناخته شده بتوانیم لینک بگیریم، توانسته ایم برای سایت خودمان اعتبار و قدرت بیشتر به ارمغان بیاوریم. یکی از آن همه وب سایت که میتوانیم با آن باعث افزایش دامین اتوریتی، پیج اتوریتی و کسب اعتبار ارزنده شویم، گوگل است. در ادامه در 3 ویدئو به صورت عملی آموزش دادهایم که چگونه میتوانیم از وب سایت گوگل لینک فالو دریافت کنیم. علاوه بر آن از راههای دیگری هم میتوانیم از گوگل لینک بگیریم
آموزش رایگان گرفتن بک لینک فالو از گوگل سایت قدیم
گرفتن بک لینک فالو از گوگل سایت جدید
گرفتن لینک فالو از مجموعه وب سایت های گوگل
دریافت بک لینک از گوگل ساپورت از طریق درج سوال و جواب
اگر موردی می شناسید که می توانیم با آن بک لینک فالو از گوگل بگیریم، ممنون میشم معرفی کنید
1. ویدیو مارکتینگ با موبایل کاملا مرسوم شده است
استفاده از ویدیوهای موبایلی در استوریهای فیسبوک، اینستاگرام و یوتیوب بسیار محبوب شده و به ابزاری مهم برای جلب توجه مخاطب سردرگم تبدیل شده است. با اینوجود همچنان ویدیوهایی در استوریهای اینستاگرام میبینیم که 50 درصد تصویر را پر میکنند و جملهای با خط کج و معوج زیرشان نوشته شده است.
دلیل این اتفاق چیست؟ متاسفانه ویدیو مارکتینگ با موبایل فورا محبوب نشد، زیرا در ابتدا تکنولوژی لازم برای ویرایش و تبدیل یک ویدیوی معمولی به ویدیوی موبایلی درجهیک در دسترس همه نبود.
پس اگر قبلا میخواستید از ویدیوی محصول خود با یک پسزمینه زیبا یک ویدیوی عمودی درآورید، مجبور بودید یک ادیتور ویدیو استخدام کنید یا حتی صحنه موردنظرتان را دوباره فیلمبرداری کنید. در آن زمان موانع زیادی در تولید ویدیوها وجود داشت.
اما حالا این روند تغییر کرده است، زیرا هر روز اپهای جدیدی برای ویرایش ویدیو به بازار میآیند. ظهور پلتفرمهایی مثل Lumen5 و Biteable به برندها امکان میدهد که بهسرعت ویدیوهای موبایلی خیرهکنندهای بسازند. همچنین ابزارهای ویرایش حرفهای مثل Premiere Pro نیز گزینهای جدید بهنام Auto Reframe یا چارچوببندی خودکار اضافه کردهاند که به کمک آن میتوانید ابعاد ویدیوها را بهدلخواه تغییر دهید.
واضح است که ویدیوهای جدید از اندازه معمول فراتر رفتهاند، بسیار بزرگتر و باکیفیتتر شدهاند و تماشای آنها برای کاربران مطلوبتر است.
همچنین یادتان باشد که زیرنویسها جزیی اساسی در تولید ویدیوهای موبایلی متقاعدکننده هستند، زیرا کاربران 80 درصد ویدیوهای موبایلی را بیصدا تماشا میکنند. برای نوشتن زیرنویس در ویدیوها میتوانید از نرمافزار Rev استفاده کنید.
2. در ویدیو مارکتینگ، ویدیوهای اطلاعاتمحور از همه محبوبتر هستند
همه دوست دارند بر اساس اطلاعات موثق بازاریابی کنند؛ اما فقط تعداد کمی از عهده این کار برمیآیند. دلیلش این است که تصمیمگیری بر پایه اطلاعات دشوار است و معمولا اطلاعات کافی و بدون سانسور و تعصب در دسترس نیست.
با این حال، بازاریابان از اهمیت اطلاعات و نقش آن در تولید ویدیوهای دیجیتال کاملا آگاهند.
مهمترین دلیل آنها برای کسب این آگاهی و تغییر روش، رقابت شدید است. حالا تعداد کسبوکارها و تبلیغگرها از همیشه بیشتر است و به همین دلیل دسترسی به تعداد مشخصی از مخاطبان بسیار گرانتر شده است. تنها راه شاخص شدن و کاهش هزینهها، تولید ویدیوهای اطلاعاتمحور و بازاریابی با آنها است.
مثلا بعضی تبلیغکنندگان به اطلاعات جمعیتشناختی توجه میکنند و کمپینهای تبلیغی خود را بر اساس آن طراحی و بهینهسازی میکنند. تولید ویدیوهای اختصاصی بر اساس گروه سنی، محل سکونت، مرحله عمر و غیره روش خوبی است.
آیا متوجه شدهاید که بازدید از ویدیوهایتان در ثانیه دهم کاهش مییابد و در ثانیه سیام خیلی کمتر میشود؟
شاید لازم نباشد که همه منابع خود را به تولید یک ویدیوی 5 دقیقهای اختصاص دهید، بلکه به محتوایی نیاز دارید که کمتر از 30 ثانیه باشد یا به تدوینگری که چند ویدیوی 15 ثانیهای از ویدیوی 5 دقیقهایتان درآورد.
ویدیوهای اطلاعاتمحور بر پایه اطلاعاتی خاص و منسجم تهیه میشوند و این اطلاعات میتوانند در تعیین جلوههای تصویری ویدیو، تبلیغات گنجاندهشده در آن و نوع ارائه ویدیو به شما کمک کنند.
استفاده از تستهای دوگزینهای (AB Testing) برای تعیین محتوای ویدیو بهخصوص ویدیوی تبلیغاتی اطلاعات بیشتری را در اختیارتان میگذارد و متوجه میشوید که مخاطب به کدام محتوا واکنش مثبتتری نشان میدهد.
مثلا، میتوانید دو شروع متفاوت برای یک ویدیوی واحد (که یکی سوالی را مطرح میکند و دیگری آماری ارائه میدهد) را به نظرسنجی بگذارید و ببینید کدام واکنش بهتری از مخاطبان میگیرد. بعد از امتحان گزینههای مختلف، نظر دقیقتری برای تولید ویدیوهای آینده پیدا میکنید که مطابق با ترجیحات مخاطبان باشد.
در مجموع، کسب و تحلیل اطلاعات به شما کمک میکند تا تبلیغهای شخصیتر و جذابتری تهیه کنید و در ویدیو مارکتینگ موفقتر شوید.
3. تولید ویدیو سادهتر شده است
تا همین چند سال پیش، تولید ویدیوهای دیجیتال به سرمایهگذاری کلانی نیاز داشت. باید یک دوربین عالی میخریدید و مبلغ زیادی را صرف خرید پرژکتور، نرمافزارهای گران ویرایش ویدیو و میکروفونهای گرانقیمت برای کاهش صداهای مزاحم میکردید.
در دو سال گذشته و با ظهور نرمافزارها و ابزار متنوع آنلاین که امکان تولید ویدیو را برای اکثر افراد فراهم کرده است، همه این روندها تغییر کرده است.
حتی پلتفرمهای اجتماعی مثل اینستاگرام، تیکتاک و اسنپچت با معرفی انواع ابزار تولید ویدیو، سرمایهگذاری کلانی روی تولید ویدیو کردهاند.
حالا ابزارهای مختلفی از جمله Canva در اختیار دارید که به شما امکان میدهد در کنار تولید محتوای خلاقانه، ویدیوهای باکیفیتی هم برای نیازهای بازاریابی بسازید.
تولید سریعتر ویدیو مزایای مهمی برای تیم بازاریابی دارد:
بازاریابی سریعتر
هزینههای کمت
کیفیت مشابه یا برتر نسبت به ویدیوهای قبلی
استفاده آزادانه از ایدههای خلاق
ارتقای تجربه تبلیغاتی شرکت
ویدیو مارکتینگ هیچگاه تا این حد در دسترس همگان نبوده است و همین باعث شده که خیلی از شرکتهای دنیا به نیروگاههای بازاریابی محتوا تبدیل شوند. انواع ابزار در دسترس برای تعریف داستانهای دنبالهدار، انجام کارهای خلاقانه، ویرایشهای سنگین و ساخت ویدیو بر اساس قالب، باعث رشد چشمگیر تولید ویدیو شده است.
4. لایوها یا پخشهای زنده دوباره محبوب شدهاند
در سال 2019، تعداد بازدیدکنندگان ویدیوهای آنلاین به 2.6 میلیارد نفر رسید که در مقایسه با 700 میلیون نفر سال 2016، رشد چشمگیری داشت. حالا که تماشای ویدیوهای آنلاین با چنین سرعتی در حال رشد است، انواع خاصی از محتوا ازجمله ویدیوهای زنده (لایو) خیلی محبوب شدهاند.
لایوها چیز جدیدی نیستند و مدتها وجود داشتهاند، اما تولید آنها در دو سال اخیر بسیار افزایش یافته و برندها به روشهای مختلفی از آنها استفاده کردهاند. جالب این که فرمت این ویدیوها هم دگرگون شده است، شکل ویژهای به خود گرفته است، در دسترس همه برندها است و مزایای زیادی به ارمغان آورده است.
یک مثال خوب، شرکت Adobe است که در یوتیوب کانالی به نام Adobe Creative Cloud دارد.
Adobe رهبر بازار در تولید نرمافزارهای خلاقانه است و یکی از اصلیترین ترفندهای آنها برای تسلط بر بازار، برگزاری رویدادهای لایو است. در این رویدادها، کارشناسانِ Adobe درباره یک موضوع خاص به بینندگان توضیح میدهند و آنها را با خود همراه میکنند، روندهای جدید را به آنها نشان میدهند یا چالشهای خلاقی مطرح میکنند تا مخاطبان را درگیر کنند.
نتیجه این کار چه بوده است؟
کانال این نرمافزار در یوتیوب 765 هزار عضو علاقهمند دارد و تعداد بازدید از این کانال و تعداد اعضای آن هر ماه بهطرز چشمگیری افزایش مییابد.
اکنون، برندهای بیشتری از پلتفرمهای جدید و مناسب مثل استوریها یا لایوهای اینستاگرام، توییتر و فیسبوک استفاده میکنند و از آنها برای ارتباط بیشتر با مخاطبان و ارائه نسخه واقعی و بیسانسور برندشان بهره میبرند.
5. ویدیوهای اختصاصی درصد مشارکت مخاطبان را بهشدت افزایش داده است
با اینکه ترفندهای قدیمی زیادی برای جلب توجه مخاطبان وجود دارد، استفاده از ویدیوهای اختصاصی بهترین ترفند است. یک ویدیوی اختصاصی ویدیویی است که برای یک مخاطب خاص شخصیسازی شده و به شکل منحصربهفردی او را جذب میکند.
یکی از راههای تولید ویدیوهای اختصاصی، شخصیسازی آن برای یک مخاطب خاص است. مثلا اگر میخواهید واکنش هوشمندانهای به یک توییت خاص داشته باشید، میتوانید آن را در قالب یک ویدیو بیان کنید.
در سالهای اخیر شاهد ظهور پلتفرمهایی برای تولید ویدیوهای اختصاصی بودهایم.
با استفاده از تکنولوژی ساخت ویدیوهای اختصاصی، میتوانید هر ویدیو را برای دریافتکنندهاش و بر اساس ویژگیهای منحصربهفرد او مثل اسم، شرکتی که با آن کار میکند، عکس پروفایل یا عنوان شغلیاش شخصیسازی کنید.
بهترین قسمت این کار چیست؟
لازم نیست هر بار یک ویدیوی اختصاصی برای هر شخص تولید کنید، بلکه میتوانید بارها و بارها از یک ویدیوی واحد استفاده کنید. این ویدیوها چارچوبهای مشخصی دارند و با اضافه کردن ویژگیهای هر فرد به آنها، یک ویدیوی اختصاصی و شخصی برای او تولید میکنید.
مزایای تولید یک ویدیوی اختصاصی عبارتند از:
مشارکت بیشتر مخاطب
نرخ بیشتر باز کردن ایمیلها
روابط و تماس قویتر
نرخ کلیک بیشتر
Vidyard پلتفرم فوقالعادهای برای تهیه ویدیوهای اختصاصی است.
از آنجاکه نرخ استفاده از ویدیوهای آنلاین افزایش چشمگیری داشته است، باید استراتژی خود را برای بازاریابی ویدیویی بهینه کنید. از روندهای بالا استفاده کرده و تقویمی برای خود درست کنید. ویدیوهایی که قرار است تولید کنید و ابزار لازم برای تولید آنها را مشخص کنید.
نکات مهم در ویدیو مارکتینگ
ویدیو مارکتینگ با موبایل بسیار مرسوم شده است و تولید ویدیو بر پایه اطلاعات درست منجر به بهینهسازی خلاقانه و دور از تعصب میشود.
ظهور ابزار کاربردی، تولید ویدیوها را به کاری آسان تبدیل کرده و باعث پیدایش انواع کارآفرینان ویدیوساز شده است.
ویدیوهای زنده (لایوها) بسیار محبوب شدهاند.
بازاریابی ویدیویی اختصاصی، کاربر را در مرکز توجه قرار میدهد و راه را برای گفتگوهای همدلانه و مشارکتی باز میکند.
منبع:
1. ویدیوهای توضیح محصولات
این ویدیوها روش کار محصول را نشان میدهند. مثلا میتوانید یک نرمافزار را معرفی کرده و روش استفاده و نصب آن را به تماشاگر یاد بدهید یا یک محصول فیزیکی را برایشان تست کنید.
2. ویدیوهای برند
ویدیوهای برند معمولا بهعنوان بخشی از یک کمپین تبلیغاتی بزرگتر ساخته میشوند و رویا، ماموریت والا یا محصولات و خدمات عالی شرکت را نشان میدهند. هدف از تولید ویدیوهای برند ایجاد آگاهی درباره شرکت و جذب مخاطبان هدف است.
3. ویدیوهای رویدادها
آیا کسبوکارتان میزبان یک همایش، میزگرد، گلریزان یا رویداد دیگری است؟ یک فیلم جذاب تهیه کنید یا مصاحبهها و سخنرانیهای جالبی از این رویداد منتشر کنید.
4. ویدیوهای مصاحبه با کارشناسان
مصاحبه با کارشناسان شرکت یا رهبران فکری صنعتتان، روشی عالی برای ایجاد اعتماد و اطمینان در مخاطبان هدف است. اینفلوئنسرها و افراد اثرگذار در صنعتتان را (با دیدگاه موافق یا مخالف خودتان) پیدا کنید و مقابل چشم مخاطبان با آنها گفتگو کنید.
5. ویدیوهای آموزشی یا توضیح راهکارها
میتوانید از ویدیوهای آموزشی برای یاد دادن چیزی جدید به مخاطبان استفاده کنید یا دانش اصولی برای درک بهتر کسبوکار یا راهکارهایتان را در اختیارشان قرار دهید. همچنین تیم فروش یا تیم خدمات هم میتواند هنگام تعامل با مشتریان از این ویدیوها استفاده کند.
6. ویدیوهای توضیحی
این نوع ویدیو به مخاطب کمک میکند که دلیل نیازش به محصول یا خدمت شما را بهتر درک کند. اغلب ویدیوهای توضیحی یک داستان تخیلی درباره خریدار محصولات شرکت تعریف میکنند که با مشکل بزرگی دست به گریبان است و پس از خرید محصول شما یا پیروی از راهکار ارائهشده، بر مشکلش غلبه میکند.
7. ویدیوهای انیمیشنی
ویدیوهای انیمیشنی بهترین نوع ویدیو برای بیان مفاهیم پیچیده و دشوار هستند که برای درکشان به عناصر تصویری قوی نیاز داریم. همچنین در توضیح محصولات یا خدمت انتزاعی هم کاربرد دارند.
8. ویدیوهای موارد خاص و تقدیرهای مشتریان از شما
مشتریان احتمالی میخواهند مطمئن شوند که محصول شما مشکل خاصشان را حل میکند. یکی از بهترین راههای اثبات این موضوع، تولید ویدیو درباره مشتریان راضی و وفادار است. این افراد بهترین وکیلمدافعان شما هستند. آنها را مقابل دوربین بیاورید تا درباره چالشهای خود و نقش شرکتتان در حل آنها صحبت کنند.
9. ویدیوهای زنده (لایو)
ویدیوهای زنده نمای خاص و پشتپرده شرکت را به مخاطبان نشان میدهد. همچنین باعث روابط طولانیتر و نرخ مشارکت بیشتر مخاطبان میشود. بازدیدکنندگان برای تماشای ویدیوهای زنده 8 برابر بیشتر از ویدیوهای معمولی وقت میگذارند. مصاحبهها، سخنرانیها و رویدادهای زنده بازدیدکنندگان را تشویق میکند که سوالهای خود را در کامنتها بپرسند.
10. ویدیوهای 360 درجه و واقعیت مجازی
در ویدیوهای 360 درجه، تماشاگر میتواند تصویر را بچرخاند و محتوای ویدیو را از همه جهات ببیند، انگار خودش وسط آن موقعیت ایستاده است. ویدیوهای 360 باعث میشود تماشاگر، مکان یا رویدادی را مانند واقعیت تجربه کند؛ مثلا در قطب جنوب بچرخد یا کوسه سرچکشی را از نزدیک ببیند. ویدیوهای واقعیت مجازی به تماشاگران امکان میدهد که شخصا تجربهشان را هدایت و کنترل کنند. این ویدیوها معمولا در ابزارهایی مثل Oculus Rift یا Google Cardboard بازدیدکننده دارند.
11. ویدیوهای واقعیت افزوده
در این نوع ویدیوها، یک لایه دیجیتال به چیزی که در دنیای واقعی شاهدش هستید، اضافه میشود. برای مثال، میتوانید دوربین گوشیتان را بهسمت اتاق نشیمن خود بگردانید و با استفاده از واقعیت افزوده مبلی که میخواهید بخرید را در اتاق نشیمن قرار دهید و تناسبش را بررسی کنید. اپلکیشن آیکیا بهنام IKEA Place app مثال خوبی از این نوع ویدیوها است.
12. ویدیوهای مربوط به پیامهای اختصاصی
تولید ویدیو ابزاری خلاقانه برای ادامه دادن یک گفتگو یا پاسخ دادن به شخصی از طریق ایمیل یا پیام است. با استفاده از ابزارهای HubSpot Video و Loom جلسه مهمی که دارید یا پیشنهادات اختصاصی که میخواهید به کسی بدهید را ضبط کنید. این ویدیوها شرایطی لذتبخش و منحصربهفرد برای مشتریان ایجاد میکنند و آنها را به خرید از شما تشویق میکنند.
منبع:
https://aigitali.com/12-types-of-videos-for-video-marketing/
1. استفاده از ویدیو دیگر اختیاری نیست، اجباری است
اگر کسبوکارتان تاکنون از بازاریابی ویدیویی استفاده نمیکرده است، امسال باید از این گزینه استفاده کنید. محتوای متنی اصلا نمیتواند با قدرت ویدیو رقابت کند، بهخصوص وقتی بحث فروش آنلاین محصولات و خدمات مطرح است.
در این دنیای دیوانهوار سیار، مردم بیش از هر زمان دیگری ویدیو تماشا میکنند. آنها با گوشیهایشان ویدیو میبینند، ویدیوها را به اشتراک میگذارند و مطالب بیشتری درباره برندها و محصولات و خدماتشان میآموزند. آمار شرکت تبلیغاتی ایمپکتبیاندی نشان میدهد که:
70 درصد مصرفکنندگان، یک ویدیو از یک برند به اشتراک گذاشتهاند.
52 درصد مصرفکنندگان ادعا میکنند که تماشای ویدیوهای مربوط به محصول اطمینانشان را افزایش میدهد و بر تصمیم خرید آنلاینشان اثر میگذارد.
72 درصد کسبوکارها باور دارند که محتوای ویدئویی نرخ تبدیلشان (تبدیل علاقمند به مشتری) را افزایش داده است.
بازاریابی ویدیویی بسیار جذاب است، بهخصوص اگر زنده یا لایو باشد. ترکیب ویدیوهای لایو با بازاریابی اینفلوئنسری، روشی قدرتمند در دیجیتال مارکتینگ است. اگر نسل جدید اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی یا افراد قدیمیتر مثل افراد معروف، ورزشکاران یا موسیقیدانها با یک اینفلوئنسر لایو داشته باشند، مخاطبان زیادی به تماشای آن ویدیو ترغیب میشوند.
پلتفرم Twitch روزانه بیش از 15 میلیون کاربر فعال دارد و بیشتر آنها گوشبهزنگ هستند تا لایوهای اینفلوئنسرهای معروف را در این رسانه ببینند. مثلا نینجا که محبوبترین اینفلوئنسر معرفی بازیهای کامپیوتری است، اخیرا قراردادی انحصاری با شرکت میکسر (زیرمجموعه مایکروسافت) امضا کرده است تا ارزش و سود حاصل از ویدیوهای لایو در سال آینده را بررسی کند.
2. محتوای خوب همچنان مهم است (و حالا محل نشر محتوا از آن هم مهمتر است!)
در سالهای اخیر بر تولید محتوای دقیق تاکید زیادی شده است و بازاریابی محتوا همچنان جزء مهمی از دیجیتال مارکتینگ است. کیفیت محتوا همیشه مهم است؛ اما شرکتهای کنونی بیشتر بر محل نشر محتوا و هدفگیری مخاطب مناسب تاکید دارند. گوگل باعث درک عمیقتر و پیچیدهتر از محتوای آنلاین شده است و بنابراین بازاریابان باید بهدقت درباره بازار هدفشان فکر کنند و در 2020 برای گروه هدفشان محتوای تخصصی و ویژه تولید کنند.
بخش اعظم این موفقیت گوگل نتیجه بهروز کردن ابزار bert (نرمافزار تحلیل زبان) در نوامبر 2019 است. این الگوریتم جدید به موتور جستجوی غولآسای گوگل کمک میکند که زبان معمول افراد در عبارات جستجو را بهتر بشناسد. نصیحت گوگل این است که بهجای پیگیری روندهای جدید سئو، اطمینان حاصل کنید که سایتتان سریع است، لینکهای مفید دارد و محتوای فاخری منتشر میکند.
خودتان را فریب ندهید: بازاریابی محتوای معمولی به هیچ جا نمیرسد. گوگل روزبهروز هوشمندتر میشود و محتوای عمیق، دقیق، بهروز و سازگار با اهداف و نیازهای کاربران را در اولویت قرار میدهد. شرکتها هنگام تولید محتوای جدید در 2020 باید این موضوع را مدنظر قرار دهند.
3. ایمیلها اختصاصیتر میشود
ایمیلها همچنان یکی از اصلیترین کانالهای برقراری ارتباط هستند و هنوز میلیاردها نفر برای اهداف شخصی، تجاری، صنعتی، قانونی، علمی و دانشگاهی از آنها استفاده میکنند. به عبارت دیگر، ایمیلها فعلا پابرجا هستند و بازاریابی ایمیلی همچنان مهم است.
با این وجود، بازاریابی ایمیلی متحول شده است و ارسال ایمیلهای گروهی دیگر بهاندازه گذشته موثر نیست. ترکیبی از خودکارسازی و شخصیسازی در بازاریابی ایمیلی اهمیت پیدا کرده است.
وقتی بتوانید بازاریابی ایمیلی خود را اختصاصی کنید؛ مثلا وقتی کاربر محصول خاصی را در اینترنت جستجو میکند، شما ایمیل مربوط به آن را برایش ارسال کنید و سپس قیمت ویژه یا نوع کاربری محصول را در ایمیلی اختصاصی اعلام کنید، بسیار موثر است. ایمیل اغلب بهترین راهکار برای تشویق مخاطب به اقدام و خرید است، بهخصوص وقتی با تکنیکهای بازاریابی مجدد همراه باشد.
بازاریابی ایمیلی یکی از هیجانانگیزترین روشهای دیجیتال مارکتینگ در سالهای اخیر است.
4. محتوای تعاملی رایج میشود
محتوای تعاملی هر چیزی است که مردم بتوانند روی آن کلیک کنند، swipe کنند (لینکش را بالا بکشند) و با آن تعامل آنلاین برقرار کنند. بر اساس آمار سایت Outgrow، حدود 93 درصد بازاریابان، محتوای تعاملی را در آموزش به خریدار موثر میدانند.
در سال 2020، شرکتهای بیشتری از انواع محتوای تعاملی از جمله:
آزمونها (کوئیزها) و نظرسنجیها
تبلیغات واقعیت افزوده
ویدیوهای 360 درجه
استفاده خواهند کرد. این روشها، تکنولوژیهای مدرن بازاریابی ازجمله واقعیت افزوده و محتوای ویدیویی را ارتقا میدهند تا تجربهای واقعیتر و جذابتر برای مشتریان خلق کنند. امروزه، مصرفکنندگان از برندها انتظار دارند محتوایی خاطرهانگیز و لذتبخش برایشان تولید کنند تا احساس صمیمت بیشتری با آن برند داشته باشند.
5. اینستاگرام محبوب جوانان میشود
با رشد سریع اینستاگرام، تعداد کاربران این رسانه از یک میلیارد نفر فراتر رفته است که موفقیت فوقالعادهای است. اینستاگرام از آن رسانههایی است که رشد سریع و چشمگیری داشته و مهمتر اینکه اغلب کاربرانش جوانان، بهخصوص جوانان زیر 30 سال هستند. فیسبوک بخش بزرگی از این گروه جمعیتی را از دست داده و به رسانه اجتماعی سالخوردگان معروف شده است.
یکی از مشکلات احتمالی که بازاریابان باید به آن توجه کنند این است که اینستاگرام اخیرا تصمیم گرفته گزینه لایک را از این رسانه حذف کند. بسیاری از اینفلوئنسرها اعتراض خود به این حرکت را اعلام کردهاند و به همین دلیل شرکتها باید به عواقب این تصمیم توجه کنند. اگرچه شاید این تصمیم باعث بهبود کیفیت محتوا شود؛ اما شاید خیلی از کاربران از این پلتفرم خارج شوند و برای دیده شدن در رسانه دیگری تلاش کنند.
6. شاید فیسبوک از رده خارج شود
فیسبوک دیگر شاه رسانههای اجتماعی نیست. بر اساس آمار مجله فوربز، 41 درصد کاربران فیسبوک بالای 65 سال هستند. پس، واضح است که فیسبوک دارد مخاطبان جوان خود را از دست میدهد، زیرا جوانان تجربههای تصویریتر و تعاملیتر در اینستاگرام، اسنپچت و تیکتاک را ترجیح میدهند.
پس از رسوایی فیسبوک بهخاطر انتشار اطلاعات محرمانه کاربران در 2018، این رسانه اعتبارش را تا حد زیادی از دست داد و افراد زیادی ناامیدی و انزجار خود را از اخبار جعلی و مزاحمتهای سایبری در فیسبوک اعلام کردند. این رسانه که روزگاری شاه رسانهها بود و قدرت مطلق داشت، کمکم محبوبیت خود را نزد جوانان از دست میدهد و شاید نسل جدید هرگز از آن استفاده نکنند.
بازاریابان دیجیتال باید بازار هدف خود در آینده را بهدقت مشخص کنند، زیرا شاید فیسبوک برای بعضی گروهها اصلا مناسب نباشد، بهخصوص که دیگر محبوبیتی نزد کاربران جوان ندارد. فیسبوک هنوز عظیم و قدرتمند است و خیلی از مردم آمریکا هنوز از آن استفاده میکنند؛ اما بازاریابان باید هوشیارتر باشند، مخاطبان هدف خود را مشخص کنند و مطمئن شوند که این مخاطبان همچنان از فیسبوک استفاده میکنند. در غیر اینصورت، با استفاده از یک رسانه اجتماعی اشتباه، بودجه بازاریابی را هدر میدهید.
7. Chatbotها بر خدمات مشتریان مسلط میشوند
چتباتها نوعی نرمافزار هوش مصنوعی هستند که مانند یک دربان مجازی عمل میکنند، با کاربران تعامل میکنند و آنها را در رسیدن به اهدافشان یاری میدهند. چتباتها تعاملی طبیعی با انسانها دارند و بهخصوص این تعامل را از طریق چتهای مکتوب برقرار میکنند؛ اما امکان تعامل شفاهی هم دارند. وقتی سیستم هوش مصنوعی در طول زمان اطلاعات جدیدی جمعآوری کرده و بینش جدیدی پیدا میکند، شرکت مطالب بیشتری درباره مشتریان میآموزد و میتواند خدمات بهتری به آنها ارائه دهد.
در سالهای 2018 و 2019، چتباتها نقش مهمی در فیسبوک داشتند و دهها هزار چتبات با وظایف مختلف در این پلتفرم وجود داشت. همهچیز از تهیه گزارش آبوهوا تا خودکارسازی فعالیتهای پشتیبانی مشتریان را میتوان بهراحتی با نرمافزارهای پیچیده انجام داد. باتها این امکان را برای کاربران فراهم میکنند تا تعامل اختصاصی و متمرکز با برندها داشته باشند و منابع محدود انسانی را کمتر مصرف کنند.
80 درصد کسبوکارها ادعا میکنند که میخواهند امسال از چتباتها استفاده کنند. مزیت استفاده از چتباتها:
خدمات 24 ساعته
پاسخگویی فوری به سوالهای مشتریان
بینیازی به استراحت، رفتن به تعطیلات یا اضافهحقوق
دارند. تحقیق شرکت تیدیو در ژانویه 2020 نشان داد که 43 درصد مصرفکنندگان ترجیح میدهند برای ارتباط با برند، به چتبات آنلاین آن پیام بدهند تا اینکه به مرکز خدمات مشتریانش زنگ بزنند. بنابراین، از آنجاکه کسبوکارها و مشتریان به استفاده بیشتر از چتباتها علاقه دارند، استفاده از آنها یکی از ترندهای اصلی دیجیتال مارکتینگ در 2020 است.
8. بازاریابی در اپلیکیشنهای پیامرسان اوج میگیرد
اپلیکیشنهای اجتماعی پیامرسان فقط برای تماس با دوستان و خانواده مفید نیستند. در سالهای اخیر، کسبوکارهای همه صنایع علاقه زیادی به اَپهایی مثل فیسبوکمسنجر و واتساَپ پیدا کردهاند که اصلا تعجبی ندارد؛ زیرا این رسانهها فرصتهای فوقالعادهای در اختیارتان قرار میدهند:
3 میلیارد کاربر ماهانه در فیسبوکمسنجر فعال هستند و هر ماه بیش از 10 میلیارد پیام برای هم ارسال میکنند.
واتساَپ 1.6 میلیارد کاربر فعال دارد که هر روز 55 میلیارد پیام برای هم ارسال میکنند.
با اینکه کانالهای سنتی مثل ایمیل و رسانههای اجتماعی هنوز فاصله زیادی تا انقراض دارند؛ اما مردم در اَپهای پیامرسان فوری فعالتر هستند. در 5 تا 7 سال آینده، بازاریابی در شبکههای پیامرسان به اولین کانال بازاریابی در سراسر دنیا تبدیل میشود. بنابراین، برندها باید برای ارتباط با مشتریان از این پلتفرمها استفاده کنند. بازاریابی از طریق فیسبوکمسنجر 8 تا 10 برابر جذابتر از گذاشتن پستهای معمولی در فیسبوک است.
اَپهای پیامرسان به شرکتها امکان میدهد که با ارسال پیامهای کوتاه و اختصاصی به گروه عظیمی از مخاطبان دسترسی پیدا کنند. اگر وبسایت شرکت فروشنده گزینه چت زنده داشته باشد، احتمالا 63 درصد مصرفکنندگان آنلاین دوباره به این وبسایت سر میزنند. پس شرکتها باید این کانال ارتباطی را جدی بگیرند.
در سالهای آینده، بیشتر شاهد بازاریابی در اَپهای پیامرسان خواهید بود و اغلب شرکتها برای جذب کاربران از ویدیوها و محتوای تعاملی استفاده میکنند.
9. بازاریابی چندکاناله بسیار مهم میشود
بازاریابی چندکاناله بهمعنی بازاریابی کردن در چند پلتفرم از جمله ایمیل، اَپها، رسانههای اجتماعی و وبسایت است. کسبوکارها با پیروی از این رویکرد میتوانند نقاط تماس دیجیتال بیشتری با مشتریان داشته باشند و تجربه بهتری برای کاربران رقم بزنند.
با انتشار پیامهای ثابت و یکسان از برندتان در همه کانالها، نتیجه بهتری میگیرید. شرکت ClickZ گزارش داده است که بازاریابی چندکاناله سه برابر بیشتر از بازاریابی تککاناله باعث جذب مخاطبان میشود. وقتی برای بازاریابی از چند کانال استفاده کنید، درصد حفظ مشتریان، میانگین سود حاصل از سفارشها و تکرار خرید بهشدت افزایش مییابد.
با پیشرفت تکنولوژی هوش مصنوعی، شرکتها میتوانند درک بهتری از رفتار مشتریان پیدا کنند و اختصاصیترین خدمات را به آنها ارائه دهند. تمرکز بر بازاریابی چندکاناله تجربه مشتریان را بهبود میبخشد و باعث میشود باز هم سراغ شما بیایند.
10. تعامل صوتی و شفاهی همچنان رشد میکند
به لطف Siri، گوگل، الکسا و سایر ابزارهای هوشمند، تعامل شفاهی رشد چشمگیری داشته است. رشد این ابزار نشان میدهد که مردم حرف زدن را دوست دارند و آن را به هر نوع تعامل دیگری ترجیح میدهند. حالا ماشینها با روش مطلوب مردم برای جستجو، خرید و کشف چیزهای تازه آشنا شدهاند.
اما استفاده از این ابزار چالشهای مختلفی هم دارد. تایپ یک جمله با جستجوی صوتی آن کاملا فرق دارد و در هر روش نتایج متفاوتی را میبینید. وقتی کسی مطلب موردنظرش را در موتور جستجو تایپ میکند، یک صفحه کامل از نتایج را میبیند؛ اما وقتی بهصورت شفاهی چیزی را جستجو کنیم، موتور جستجو در بهترین حالت چند گزینه محدود به کاربر ارائه میدهد و شاید فقط یک نتیجه را برای کاربر نمایش دهد.
هنگام تعیین استراتژی جستجوی صوتی فقط نباید به ارائه نتایج مرتبط اکتفا کنیم، بلکه باید تجربهای منحصربهفرد و بهینه برای مشتری ایجاد کنیم که موجب برقراری ارتباط و وفاداری او به برند شود.
بازاریابانی که هدفشان جذب علاقمندان به جستجوی صوتی است، باید حرفشان را به زبان محاوره بنویسند و از کلیدواژگان مرسوم در صحبت روزانه استفاده کنند؛ نه از کلمات نوشتاری. با این روش به جایگاه مطلوب «پوزیشن زیرو» (اولین نتیجه در جستجوی گوگل) یا به اسنیپتهای برتر گوگل میرسید.
یا سازگار شوید یا عقب میمانید
همانطور که متوجه شدید، دنیای دیجیتال مارکتینگ بهسرعت در حال پیشرفت است. تکنولوژی هوش مصنوعی، ویدیو، جستجوی صوتی و محتوای تعاملی از محبوبترین روندهای بازاریابی در 2020 هستند. کسبوکارها دیگر فرصتی برای تعلل ندارند، زیرا جمعیت جوان و مصرفکنندگان علاقهمند به تکنولوژی دوست دارند که برندها با روشهای جدید و هیجانانگیز با آنها ارتباط برقرار کنند و مسیر خریدشان را سادهتر و لذتبخشتر کنند.
شما کدام یک از این روندها در کسب و کار خود به کار بسته اید؟ لطفا تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید
1. ایجاد صفحات عمومی
اگر هیچ ایده ای برای کسب درآمد ندارید تاسیس صفحات عمومی بهترین و رایج ترین کار برای کسب درآمد از اینستاگرام است، صفحات عمومی به صفحاتی گفته میشود که عموم جامعه مخاطب آنها هستند مثل: صفحات ویدیو و کلیپ طنز، جک، سرگرمی، دلنوشته، متن خاص، انگیزشی، سخن بزرگان، فکت و… همه میدانیم که همه کاربران اینستاگرام میتوانند مخاطب این قبیل صفحات باشند و بالطبع اگر با اصول و تکنیک های اینستاگرام آشنا باشیم میتوانیم خیلی سریع یک پیج پربازدید بسازیم و از روش های مختلف مثل تبلیغات درآمد خوبی داشته باشیم.
2. رستورانگردی و کافه گردی
پدیده ای که بسیار در اینستاگرام رایج شده، افراد به رستورانگردی و کافه گردی میپردازند و در این زمینه تولید محتوا می کنند و پست های جذابی منتشر میکنن سپس با مخاطبی که جذب کرده اند میتواند توجه هر رستورانی را نیز جلب کنند، در ابتدای کار به رایگان رستوران ها و اماکن مختلف معرفی میشوند و قطعا هیچ رستورانی از تبلیغ رایگان بدش نمیاد اما رفته رفته که مخاطبان شما افزایش یافت این رستوران ها هستند که برای معرفی به شما هزینه های بالا پرداخت میکنند.
3. هتل گردی
ایده سوم یعنی هتل گردی که هنوز در ایران نمونه خاصی از آن نمیبینیم میتواند برای شما بسیار پولساز باشد، اگر اهل سفر هستین و با هتل ها و خدمات مختلف آنها آشنایی دارید میتوانید آنها را معرفی و تحلیل کنید، تهیه و س اخت ویدیو از محیط هتل ها تنها به کمی روابط عمومی نیاز دارد و قطعا هتل ها از معرفی و تبلیغات رایگان بدشون نمیاد اما توجه داشته باشید که بزرگنمایی نکنید و ویدوهای شما جنبه تبلیغاتی برای مخاطب نداشته باشد، فقط سعی کنید که نیازی از مخاطب را برآورده کنید، اگر بتوانید در این زمینه قوی ظاهر شوید مطمئنا در آینده اقامتگاه ها و مکان های بومگردی برای تبلیغات به سراغ شما می آیند یا اینکه شما میتوانید پیشنهاد خودتان را برای آنها ارسال کنید.
4. همکاری در فروش
وقتی شما خودتان محصول یا خدماتی برای فروش ندارید، میتوانید با کسانی که واردکننده یا عرضه کننده هستند همکاری در فروش داشته باشید و کالا یا خدمات آنها را بفروش برسانید، این کار میتواند برای شما سود بسیار مناسبی داشته باشد به شرط اینکه حتما سراغ تولید، وارد یا عرضه کننده بروید و از همکاری با واسطه ها خودداری کنید چون سود شما را به شدت کاهش میدهد. در این مورد بازاریابی در اینستاگرام را باید به خوبی بلد باشید.
5. عکاسی
عکاسی هنوز شغلی پردرآمد به حساب می آید و این روزها انعطاف این شغل بیش از هر زمان دیگری احساس میشود، افراد در اینستاگرام برای اینکه چند عدد پست زیبا منتشر کنند حاضر هستند که هزینه کنند، اگر نمونه کارهای خود را به اشتراک بگذارید میتوانید برای چند ساعت عکاسی درآمد مناسبی داشته باشید، در کنار اینکار میتوانید عکاسی سمینارها و ورکشاپ های مخلتف را قبول کنید یا عکاسی از محصولات دیگران که این روزها هر کسبوکاری نیازمند این است که عکس های با کیفیت از محصولات خود تهیه کند.
6. مدیریت صفحات اینستاگرامی
شما میتوانید با مدیریت صفحات اینستاگرام دیگران و یا کسب و کارهای مختلف کسب درآمد داشته باشید، در حال حاضر بسیاری از کسب و کارها مدیریت پیج خود را به دیگران میسپارند، برای اینکار ش ما باید ابتدا خودتان با اصول و قواعد و تکنیک های اینستاگرام آشنایی کافی داشته باشید و در مدیریت صفحات اینستاگرام مهارت های لازم را داشته باشید، مدیریت صفحات اینستاگرامی میتواند برای شما درآمد خوبی داشته باشد به شرط اینکه تجربه کافی را داشته باشید.
7. فروش مستقیم کالا
ایده ای که می خواهم به شما معرفی کنم، فروش مستقیم کالا می باشد. شما می توانید هر محصولی را برای فروش در اینستاگرام بگذارید. برای تامین کردن محصول می توانید محصولات را به قیمت عمده خریداری کنید یا اگر فروشگاه فیزیکی یا مغازه دارید، محصولات مغازه خود را به فروش بگذارید. انتخاب حوزه ی کاری و نوع محصولات بستگی به علاقه و سرمایه خودتان دارد. شما وقتی عکس محصولی را در اینستاگرام خود به اشتراک می گذارید، عده ی زیادی از مخاطبان محصول شما را می بینند و درخواست خرید می کنند.
8. آموزش
شما می توانید آموخته های خود را برای دیگران به اشتراک بگذارید تا مخاطبان زیادی را به پیج خود جذب کنید. سپس تخصص خود را می توانید در قالب دوره های آموزشی مختلف طراحی کنید و آن را به مخاطبانی که جذب کرده اید بفروشید. پیشنهاد می کنم اصول آموزش آنلاین را در ابتدا یاد بگیرید و سپس شروع به این کار کنید. اگر دوره های شما کاربردی و تاثیر گذار باشد، مخاطبان زیادی هم خواهید داشت.
9. فروش محصولات دانلودی
اگر شما یک تخصصی دارید که می توانید آن را تبدیل به یک آموزش کنید، می توانید از طریق پیج خود محصول آموزشی تان را بفروشید. یا علاوه بر محصول
آموزشی می توانید دیگر محصولات دانلودی هم از طریق اینستاگرام به فروش برسانید.
10. پیج خبری و اطلاع رسانی
شما می توانید یک پیچ خبری مرتبط با شهرتان یا هر موضوع دیگر را ایجاد کنید. موضوع پیجتان را با توجه به علاقه و تخصصتان انتخاب کنید و شروع کنید به تولید محتوا. موضوع پیج شما ممکن است خبری، اطلاع رسانی با یک پیج متناسب با شهرتان باشد. پس از اینکه تولید محتوای خود را انجام دادید، مخاطبان زیادی به پیج ش ما جذب خواهند شد و شما می توانید از طریق تبلیغات کسب درآمد کنید.
11. مسافرت و تفریح
در تولید محتوای خود خلاقانه عمل کنید، مخاطبان زیادی هستند که از این ایده استقبال می کنند. اگر اهل سفر یا تفریح هستید، لحظات خود را به صورت پست و استوری برای مخاطبانتان به اشتراک بگذارید. تجربه ی هایی که در شهر های مختلف کسب می کنید، غذاهایی که می می کنید و تا جایی که می توانید حس خوب به مخاطبان القا کنید. اگر کارتان را خوب انجام دهید شما به عنوان کسی که سفرنامه های خود و تجربه ی تفریح های خود را مدام به اشتراک میگذارد، مخاطبان زیادی جذب شما می شوند. شما می توانید با آژانس های مسافرتی همکاری کنید، با کسانی که تورهای مسافرتی برگزار می کنند یا از طریق تبلیغات کسب درآمد کنید.
12. ساخت کلیپ
این روش یکی از روش هایی هست که تعداد زیادی از افراد در حال حاضر مشغول به انجام این کار هستند. در ساخت کلیپ باید خلاقانه باشید و در دیالوگ های جذابی را درست کنید. تا کلیپ هایی که می سازید برای مخاطبان جذاب باشد. افرادی که کلیپ می سازند در حال حاضر با توجه به میزان فالوور هایشان در آمد های خیلی عالی دارند.
13. برند سازی شخصی
اگر روی برند شخصی خود به اندازه کافی کار کنید، قطعا مشتریان بیشتری خواهید داشت و فروش شما چند برابر می شود. شما هر خدمتی را که می توانید ارائه دهید در اینستاگرام به عنوان برند خود معرفی کنید. مثلا یک معلم زبان معمولی میزان درآمدش فقط از طریق کلاس هایی هست که خودش بصورت حضوری برگزار می کند. اما معلم زبانی که بر روی برند شخصی خود کار می کند، و خودش تبدیل به یک برند می شود، مخاطبان زیادی هوادار این معلم شده، افراد زیادی پیج این معلم را فالو می کنند، و این معلم می تواند علاوه بر کلاس های حضوری از طریق آموزش های آنلاین هم درآمد داشته باشد.
14. بلاگری
بلاگرها افرادی هستند که در اینستاگرام مدام در حال تولید محتوا، گذاشتن پست و استوری و در حال تعامل با مخاطبان خود هستند. شما هم می توانید روزمرگی های خود را به نحو صحیح به اشتراک بگذارید و با مخاطبان خود در تعامل باشید. بلاگر شدن نوعی سبک زندگی اینستاگرامی هست، که شما باید لحظات مختلف زندگی خود را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید. بلاگر ها در حوزه های مختلفی مشغول به فعالیت هستند. شما باید در ابتدا حوزه خودتان را مشخص کنید و سپس شروع به کار کنید.
15. فروش صنایع دستی
ممکن است شما هم محصولاتی را خودتان تولید می کنید. مثلا زیور آلات یا هر محصول دیگری. براحتی می توانید محصول خود را از طریق اینستاگرام بفروشید. صنایع دستی یک حوزه ی گسترده است که شما ممکن است با توجه به تخصصتان محصول خودتان را تولید می کنید. برای تولید محصولات تا آنجایی که می توانید خلاق باشید، چه در تولید یا معرفی و چه در بسته بندی سفارش هایی که میخواهید ارسال کنید.
16. فروش اجناس دست دوم
عموما در بازارهای محلی مانند جمعه بازارها و سمساری ها و هرجای دیگری، می توانید اجناس جالب و ارزشمندی پیدا کنید و آن ها را در پیج اینستاگرامی خود قرار دهید و برای آن ها مشتری پیدا کنید. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم عالی است.
17. آشپزی
آیا مهارت آشپزی خاصی دارید و به دنبال راهی هستید تا این مهارت و علاقه تان به آشپزی را به یک کسب و کار تبدیل کنید؟ اگر این چنین است، شما باید این مسیر ار انتخاب کنید و به یک آشپز شخصی تبدیل شوید. قطعا می دانید این شغل یعنی این که وعده های غذایی هفتگی/ روزانه ای را با رعایت ارزش های غذایی طیف گسترده ای از خوراکیها به مشتری تان ارائه کنید. اینستاگرام محیط خوبی برای تبلیغ آشپزی شماست.
18. مربی شخصی
چند گواهینامه و کمی زمان، می توانید علاقه تان به خوش تیپ بودن را به زندگی روزانه تان گره بزنید. به دیگران در رسیدن به اهداف فیزیکی شان کمک کنید و چند فن مناسب به آنها بیاموزید که باعث آسیب زدن به خودشان نشوند. وقتی به دیگران کمک کنید از این کار احساس رضایت خواهید داشت. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم در اینستاگرام را امتحان کنید.
19. مشاوره تغذیه
امروزه اکثر افراد در مورد خوراکی هایی که می خورند نگران هستند و اغلب به دنبال راهنمایی درباره ی عادات غذایی و برنامه ی رژیمی هستند. اگر در این زمینه تخصص دارید میتوانید تخصص خود را در اینستاگرام به اشتراک بگذارید و بدین ترتیب کار خود را تبلیغ کنید.
20. کادویی
یکی دیگر از ایده هایی که می تواند در اینستاگرام پولساز باشد، پیج های با مضمون کادویی که شامل طیف وسیعی می باشند، از پوشاک و ساعت بگیرید تا هر چیزی که می توان آن را به عنوان کادو و هدیه به کسی تقدیم کرد. این بخش هم به دلیل مشغله زیاد و زمان کمی که اکثر مردم ایران درگیر آن هستند، محبوبیت زیادی پیدا کرده است. مردم دوست دارند کادو و هدیه هایی که می خواهند به دیگران ببخشند را به صورت آنلاین خریداری کنند.
21. آرایش و زیبایی
ناگفته پیداست که زنان ایران و اخیرا مردان هم به زیبایی خود اهمیت زیادی می دهند. در این بین هم ایده های پولساز زیادی وجود دارد که شما با تمرکز بر روی این ایده ها می توانید آن ها را پیدا کنید ش ما می توانید در زمینه آرایش و زیبایی به درآمدهای خوبی در اینستاگرام دست یابید.
22. گل و گیاه
یک ایده درآمدزا و پولساز سبز! خب طبیعتا فروش گل وگیاه در اینستاگرام هم طرفداران خاص خودش را دارد. برای این کار نیاز است که یک گلخانه با یک هزینه پایین حتی در یک نقطه دورافتاده برپا کنید. فقط با داشتن گلهای زیبا و یک صفحه اینستاگرام فعال و پویا می توانید به راحتی از آن پول دربیاورید!
23. نقد و بررسی محصولات
شما می تونید بعنوان یک منتقد و بررسی کننده محصولات در حوزه های مختلف محتوا تولید کنید مثل نقد و بررسی موبایل، دوربین، کتاب و چیزهای دیگر که باعث جذب علاقمندان به صفحه شما میشود.
24. نقاشی
یک روش دیگه برای کسب درآمد از اینستاگرام نقاشی است. اگر به نقاشی و طراحی تسلط دارید حتما طرح های خود را به اشتراک بگذارید. بزودی کلی مخاطب بدست می آورید.
25. ویدیو سازی و انیمیشن
به دیرین دیرین و سوریلند جدید تبدیل شوید و با ایده های عالی پول در بیارورید. اینطور ویدیوها به شرط محتوای جالب قابلیت انتشار سریع دارند و شما خیلی زود میتوانید به محبوبیت برسید و کسب درآمد از اینستاگرام رو تجربه کنید.
26. مربی بدنساز
پیمان رجبی شوید و از کسب درآمد از اینستاگرام را امتحان کنید. اگر تناسب اندام خوب، دانش کافی و علاقه زیاد دارید به خوش هیکل شدن مردم کمک کنید. اکثر مردم به تنهایی کاری را انجام نمی دهند و شما را بعنوان یک حرفه ای استخدام می کنند تا آن ها را کمک کنید.
27. محصولات و خدمات دیگران را بفروشید.
شما می توانید محصولات یا خدمات خص ثالث را در اینستاگرام به فروش برسانید. به عنوان مثال در پیج های اینستاگرام افراد زیادی هستند که پوشاک فروشگاه های دیگر را تبلیغ می کنند.
28. مشاوره اینستاگرامی
امروزه مشاغل مشاوره بسیار رواج پیدا کرده است. بسیاری از افراد در سراسر جهان نیازمند کمک حرفه ای از متخصصان کشورهای مختلف هستند. بنابراین شروع یک مشاوره حرفه ای در اینستاگرام روشی بسیار مناسب برای گسترش تجارت شما است.
29. مدل
اگر قیافه خوبی دارید و خوشتیپ هستید می توانید به عنوان مدل برای کسب و کارهای مختلفی کار تبلیغات انجام دهید. برای مثال می توانید در عکسی از محل کار فردی عکس بگیرید و کسب و کار او را تبلیغ کنید.
30. مشاوره حقوقی در اینستاگرام
اگر در زمینه حقوق سر رشته دارید می توانید پیجی با این عنوان ایجاد کنید و به افراد مشاوره حقوقی بدهید و کسب درآمد کنید.
31. سلامت زنان
امروزه بانوان به دنبال راهکارهایی برای حفظ سلامتی خود هستند. اگر در در این حوزه تخصص دارید می توانید با ایجاد پیجی در اینستاگرام پاسخگوی بانوان باشید و با مشاوره های خود به کسب درآمد برسید.
32. کتاب های الکترونیکی
همانطور که مطلع هستید، امروزه کتاب های الکترونیکی در بین مردم بسیار محبوب است. شما اگر قادر به ساخت کتاب های الکترونیکی هستید، می توانید با زدن پیجی در اینستاگرام کتاب های الکترونیکی خود را به فروش برسانید.
33. ساخت موشن گرافیک
امروزه موشن گرافیک نقش مهمی در تبلیغات دارد. اگر با نرم افزار افتر افکت آشنا هستید می توانید موشن گرافیک بسازید و در پیج اینستاگرامی خود منتشر کنید. افراد با دیدن کارهای شما پروژه های موشن گرافیک خود را به شما خواهند سپرد.
34. گویندگی و دکلمه خوانی
اگر از صدای خوبی بهره مند هستید می توانید کار گویندگی و دکلمه خوانی انجام دهید و مخاطبان را به سمت پیج خود جذب کنید. همچنین می توانید دکلمه های اختصاصی برای افراد مختلف ایجاد کنید. کافی است که چند نمونه از کارهای با کیفیتتان را در پیج اینستاگرامی خود قرار دهید.
35. سخنرانی انگیزشی
شما می توانید س خنرانی های انگیزشی خلاقانه ای تهیه کنید و آن را در در پیج اینستاگرامی به اشتراک بگذارید. پس از اینکه فالوور شما به حد مطلوبی رسید، می توانید اقدام به تبلیغ کنید.
36. تدریس زبان انگلیسی
امروزه یادگیری زبان انگلیسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. رضا آرش نیا شوید و با تدریس خلاقانه زبان انگلیسی افراد را به سمت پیچ خود بکشانید. شما پس از مطرح شدن می توانید اقدام به تهیه جزوه و سی دی های آموزشی کنید و از طریق اینستاگرام به فروش برسانید.
37. مشاوره دارویی
شما اگر داروساز هستید و در این زمینه تخصص دارید می توانید پیجی با عنوان مشاوره دارویی ایجاد کنید و به افراد در چگونگی مصرف داروهای مختلف کمک کنید و مشاوره دهید و از این طریق درآمد زایی کنید.
38. آموزش تکنیک های کامپیوتر
اگر دانش آموخته کامپیوتر هستید و در این زمینه حرفه ای هستید، می توانید کلیپ های کوتاه در مورد تکنیک های مختلف کامپیوتر در پیجتان به اشتراک بگذارید و مخاطب جذب کنید و از این طریق به درآمدزایی خوبی برسید.
39. مشاوره تحصیلی
مشاوره تحصیلی به جهت نقش مهمی که در موفقیت دانش آموزان و دانشجویان در مسیر تحصیلی و شغلی خود ایفا میکند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر مشاوره تحصیلی هستید و یا جزو نفرات برتر کنکور هستید، میتوانید پیجی در اینستاگرام بسازید و به افراد مشاوره تحصیلی بدهید.
40. معرفی نرم افزار
شما می توانید به صورت تخصصی نرم افزارهای مختلف را در پیج اینستاگرامی خود معرفی کنید و علاقمندان این حوزه را به صفحه خود جذب کنید. با بالا رفتن مخاطبان پیج خود می توانید تبلیغات کنید.
41. فروش جزوه
شما می توانید جزوه های رشته های مختلف را گردآوری کنید و در اینستاگرام به فروش برسانید. فروش جزوه روش بسیار خوبی برای کسب درآمد است که هزینه چندانی در پی ندارد.
42. مشاوره روانشناسی
اگر فارغ التحصیل رشته روانشناسی باشید، می توانید تاثیر عمیقی بر افراد، خانواده ها و به طور کلی بر سلامت جامعه داشته باشید. خدمات مشاوره روانشناسی به افراد کمک می کند تا در موقعیت های دشوار زندگی بتوانند مدیریت داشته باشند. کافی است پیجی در اینستاگرام ایجاد کنید و به افراد مشاوره دهید و به کسب درآمد
برسید.
43. اخبار ورزشی
امروزه افراد زیادی خبرهای مختلف ورزشی را دنبال می کنند. شما می توانید پیجی ایجاد کنید و اخبار و رویدادهای مهم ورزشی ایران و جهان را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید. شما اگر به صفحه ایتتاگرامی ورزش 3 و یا نود بیندازید متوجه خواهید شد که چه درآمد عالی از این راه کسب می کنند که عمده این کسب درامد از طریق تبلیغات است.
44. دیجی کالا
در سیستم کسب درآمد دیجی کالا هر کس می تواند با یک عضویت ساده و فروش کالاها به ازای خرید هر کاربر، پورسانت دریافت کند. شما می توانید محصولات دیجی کالا را در اینستاگرام تبلیغ کنید و کانالی برای کسب درآمد آنلاین خود ایجاد کنید.
45. نوشتن ترانه
اگر ترانه سرای خوبی هستید، می توانید اشعار خود را در اینستاگرام به اشتراک بگذارید و خوانندگان را به سمت اشعار زیبای خود بکشانید. امروزه ترانه سرایی درآمد خوبی دارد و با توجه به این که صنعت موسیقی طی یک دهه گذشته رشد چشمگیری داشته است، در نتیجه به کسب و کار شما کمک زیادی می کند.
46. مشاوره مالی و بازاریابی
مشاوران مالی و بازاریابی به توجه به شرایط فعلی شما از نظر مالی و اهدافی که برای آینده در نظر دارید، توصیه های خود را برای سرمایه گذاری ارائه می کنند. اگر مشاوره مالی هستید می توانید از طریق اینستاگرام کسب و کار خود را گسترش دهید و به درآمد بیشتر برسید.
47. معرفی کتاب
شما می توانید کتاب های مهم و پرفروش را در پیج اینستا معرفی کنید و خلاصه ای از کتاب را برای علاقه مندان ارائه دهید. با بالا رفتن فالوور صفحه شما می توانید از طریق تبلیغات به درآمد برسید.
48. کاریکاتور
شما می توانید نمونه های کارهای خود را در اینستاگرام در معرض نمایش عموم قرار دهید و توجه افراد را به کاریکاتورهای خود معطوف کنید. ش ما می توانید مهم ترین رویدادهای روز را به ص ورت کاریکاتور نمایش دهید. با بالا رفتن تعداد مخاطبان می توانید از روش تبلیغ استفاده کنید.
49. جعبه باز
در این روش شما فرد محصولات را جعبه گشایی می کنید و از محتویات جعبه برای دیگران صحبت می کنید و مخاطب اطلاعات کامل و دقیقی از محصول به دست می آورد. مسلما افرادی که به اینکار مشغول هستند مورد توجه نمایندگی شرکت های بزرگ و تولیدکنندگان و برندهای مختلف هستند و برای معرفی محصول از این شرکت ها مبالغ قابل توجهی دریافت می کنند.
50. ترجمه آهنگ
شما می توانید آهنگ های خوانندگان معروف خارجی را ترجمه کنید و در اینستاگرام به اشتراک بگذارید. پس از اینکه فالوورهای شما به مقدار قابل توجهی رسید می توانید کار تبلیغات را در پیش بگیرید. رادیو موزیکال یکی از پیج هایی است که در این زمینه به موفقیت رسیده است.
51. معرفی فیلم
شما از طریق معرفی فیلم نیز می توانید مخاطبان زیادی را جذب کنید. برای این کار فیلم های روز دنیا را گلچین کنید و ص حنه ای مهیج یا تریلر آن را در پیج خود قرار دهید. پس از مدتی می توانید با تبلیغات به درآمد برسید.
52. استندآپ کمدی
اگر طناز خوبی هستید و می توانید استندآپ کمدی کنید، درآمد خوبی در انتظار شماست. عرفان علیرضایی و علی صبوری دو نمونه از طنازان اینستاگرام هستند که در کار خود بسیار موفق ظاهر شده اند. پس از ستندآپ کمدی خود فیلم بگیرید و به اشتراک بگذراید.
53. حواشی افراد مشهور
شما می توانید از حواشی افراد معروف مانند بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران و … پست تهیه کنید و در اینستاگرام به اشتراک بگذارید. پس از مدتی مخاطبان شما افزایش پیدا خواهند کرد. که در ادامه می توانید از طریق تبلیغات به درامد برسید.
54. ضبط پادکست
پادکست ها در حال حاظر فوث العاده داغ هستند و دلیل خوبی دارند. با مشغله هایی که در زندگی داریم، افراد بیشتری به دنبال روش های انفعالی تر برای دریافت یک محتوا هستند. پادکست ها فرصت فوق العاده ای برای جذب مخاطب و کسب و کار اینستاگرامی فراهم می کنند.
55. طراحی و برگزاری تور
تعداد افرادی که عاشق سفر هستند ولی زمان و دانش برنامه ریزی آن را ندارند روزانه در حال افزایش است. شما می توانید با استفاده از استعلام قیمت بلیط، رزرو اقامتگاه، غذا و… یک تور طراحی کنید. یک ص فحه اینستاگرام مملو از عکس های جذاب و مرتبط می تواند شما را در رسیدن به یک تور لیدر مجازی کمک کند.
56. ایجاد پیج موزیک
پیج های موسیقی و موزیک میتوانند مورد توجه خوانندگان جدید و نوظهور باشند، زیرا آنها به دنبال جلب توجه افرادی هستند که اهل موسیقی و دانلود اهنگ باشند، زمانی که شما یک پیج در حوزه موسیقی داشته باشید و اخبار و کلیپ های مربوط به خوانندگان را منتشر کنید میتوانید با موسسات مختلف در زمینه پخش موسیقی همکاری کنید و درآمد خوبی را از این طریق بدست آورید.
57. طراح گرافیک
یک طراح گرافیک میتواند نمونه کارهای خود را در اینستاگرام به اشتراک بگذارد و سپس از این طریق جذب مشتری کند، یک طراح گرافیک حرفه ای میتواند آموزش هم در کنار کار خود داشته باشد و از این طریق هم کسب درآمد خوبی را برای خود رقم بزند. حتی بسیاری از افراد در اینستاگرام هستند که توانایی طراحی تصاویر و پست برای اینستاگرام را ندارند و به یک فرد خلاق برای انجام این موارد نیازمند میشوند که اگر شما بتوانید به خوبی خودتان را نشان بدهید درآمد این کار کاملا قابل توجه است.
58. دابسمش
پیج هایی که دابسمش های خلاقانه تولید می کنند، مخاطبان زیادی را جذب می کنند. برای ساخت دابسمش می توانید تنها یا گروهی انجام دهید. وقتی کلیپ های شما به بازدید های بالایی رسید، کسب و کارهای مختلفی هستند که به شما در خواست تبلیغات می دهند.
59. تولید محتوای خوراکی
تولید محتوای خوراکی و متناسب با غذا ایده و روشی است که مخاطبان زیادی علاقه مند به این کار هستند. شما می توانید از رستوران، فست فود یا کافه هایی که می روید و غذا می خورید فیلم بگیرید و تولید محتوا کنید. مخاطبان با دیدن فیلم های خوراکی های بسیار به پیج شما علاقه مند می شوند. معروف ترین فردی که از این طریق کسب درآمد می کند حمید سپید نام یا همان مستر تیستر هست.
60. تولید محتوا
یکی از ایده های عالی کار در اینستاگرام می تواند تولید محتوا باشد. فرقی نمی کند آگهی می نویسید یا مقاله یا کتاب الکترونیکی، محتوا باید توسط فردی نوشته شود. یکی از جاهایی که بیشترین تقاضا برای خلق محتوا وجود دارد، در ایتاگرام است. تولید محتوا یک فرآیند کم هزینه است، زیرا تنها چیزی که نیاز دارید یک کامپیوتر است و یک ارتباط اینترنتی سرعت بالا، و همچنین یک برنامه ی خاص گرافیکی (یا دیگر نیازهای نرم افزاری که ممکن است هزینه ی راه اندازی داشته باشد.
61. خیاطی
شما می توانید از نمونه کارهای خود در زمینه خیاطی را در اینستاگرام به اشتراک بگذارید و کسب و کار خود را تبلیغ کنید و همچنین می توانید ویدیوهای آموزشی تهیه کنید و از این طریق به کسب درآمد بپردازید.
62. فروش کتاب های دست دوم
شما می توانید کتاب های خود را که لازم ندارید در ایستاگرام به فروش برسانید. راه دیگر درآمدزایی از این طریق این است که کتاب های دست دوم را از جاهای مختلف تهیه کنید و در پیج خود به فروش برسانید.
63. فروش ابزار الات ماشینی
شما می توانید ابزار آلات ماشینی مختلف را از جاهای مختلف تهیه کنید و با درصد کمی بیشتر در اینستاگرام به فروش برسانید. با این کار کسب و کار خود را نیز تبلیغ می کنید. فروش ابزارالات ماشینی روش بسیار خوبی برای کسب درآمد در اینستاگرام است.
64. خرید و فروش حیوانات خانگی
یکی از محبوب ترین ایده های پولساز در اینستاگرام خرید، فروش و نگهداری حیوانات خانگی است. البته این دسته جزو آن مواردی است که شما حتما باید به آن علاقمند باشید.
65. عطر و ادکلن
یک ایده خوش بو و شیک! هرچند ممکن است شما بدون اینکه عطر یا ادکلنی را بو کنید، آن را خریداری نکنید! اما جالب است بدانید که بسیاری از افراد هستند که ترجیح می دهند حتی عطر یا ادکلن خود را هم از اینستاگرام خریداری کنند!! اگر شما تولید کننده عطر یا ادکلن باشید قطعا سود بیشتری نصیبتان خواهد شد.
66. فروش لباس
اگر صاحب مغازه لباس فروشی هستید می توانید از لباس های خود عکس بگیرید و در اینستاگرام به اشتراک بگذارید. بدین می توانید لباس های خود را هر چه بیشتر به فروش برسانید و همچنین کسب و کار خود را تبلیغ کنید.
67. سرگرمی
شما می توانید یک پیج سرگرمی بزنید و در محتوای خود از کلیپ های خنده دار، جوک و مطالب سرگرم کننده بگذارید. پس از زیاد شدن مخاطبان از طریق تبلیغاتی که می گیرید می توانید کسب درآمد کنید.
68. ترجمه
امروزه با پیشرفت تکنولوژی، اکثر ترجمه ها به روش غیرحضوری و از راه دور انجام می شود. شما اگر با کار ترجمه آشنا هستید، می توانید نمونه کارهای خود را در پیج اینستاگرامی خود قرار دهید و کار ترجمه دیگران را انجام دهید.
69. آموزش بورس
امروزه رشد و توسعه اقتصادی، نیازمند برخورداری از بازارهای مالی گسترده و کارا است. اگر در زمینه بورس تخصص دارید می توانید پیجی در همین حیطه در اینستاگرام ایجاد کرده و به افراد مشاوره و آموزش دهید.
70. ایجاد پیج دانستنی
شما می توانید یک پیج اینستاگرامی در رابطه با دانستنی ایجاد کنید و دانستنی های روز دنیا را در صفحه خود قرار دهید. اگر با فتوشاپ نیز آشنا باشید می توانید مطالب را درون قالب های تصویری جذابی قرار دهید و مخاطب را جذب کنید. با بالا رفتن مخاطبان پیجتان می توانید تبلیغات کنید.
71. آموزش تکنیک های کنکور
سرعت تست زدن در کنکور عامل بسیار مهمی در موفقیت در کنکور است. شما می توانید در حوزه مربوط به خود اقدام به تهیه ویدیو کنید و تکنیک های تست زنی را آموزش دهید. اینستاگرام بستر مناسبی برای تهیه ویدیوهای آموزشی شما استو از این طریق می توانید به کسب درآمد خوبی برسید.
72. فروش خودرو
شما می توانید از طریق اینستاگرام خودروهای خود را بهتر و بیشتر به فروش برسانید. پس اکانتی ایجاد کنید و خودروها خود را به فروش برسانید و کسب و کار خود را نیز تبلیغ کنید.
73. فروش لوازم جانبی موبایل و کامپیوتر
حتما اطلاع دازید که بازار لوازم جانبی موبایل و کامپیوتر دارای سود بیشتر نسبت به فروش آن ها است. شما می توانید لوازم جانبی موبایل و کامپیوتر را از طریق اینستاگرام به فروش برسانید. فقط باید توجه داشته باشید که در ارائه خدمات باید با مخاطب صادق باشید تا توجه و اعتماد آن ها را جلب کنید.
74. اینفلوئنسر
تعداد بسیار زیاد کاربران ایرانی و ضریب بالای فعالیت آن ها در اینستاگرام این رسانه را تبدیل به یک بازار آنلاین بسیار وسیع کرده است. هر روز ویدیو بگیرید، تدوین کنید و منتر کنید و با با مخاطبان ارتباط دائم داشته باشید و تبلیغات را فراموش نکنید. پس از مدتی برندها به سراغ شما خواهند آمد تا پست اسپانسری برای آن ها بگذارید و کسب درامد کنید.
75. مبلمان
فعالیت در صنعت مبلمان می تواند فرصت های خوبی را برای رسیدن به هدف در اختیار شما قرار دهد، چرا که صنعتی پرسود و پرطرفدار است. شما می توانید از طریق اینستاگرام این صنعت پرسود را تبلیغ کنید و به درآمد سرشار برسید.
منبع:
بازاریابی دیجیتال چیست؟
پیش از این که بازاریابی دیجیتال را تعریف کنیم باید به این نکته اشاره کنیم که این اسم در واقع مانند یک چتر مفهومی است. به عبارتی دیگر، برای فهم عمیق دیجیتال مارکتینگ به جای این که با تعریف مستقیم آن آشنا شوید بهتر است با تکنیک ها و ابزار های آن آشنا شوید که زیر عنوا دیجیتال مارکتینگ قرار دارند.
از دیجیتال مارکتینگ هنوز نمی توان یک تعریف خاص و مشخص بیان کرد اما تعریف زیر تا حتی می تواند مرزهای دیجیتال مارکتینگ را مشخص کند.
بازاریابی دیجیتال مجموعه ای از ابزار ها و فعالیت هایی است که در بستر دیجیتال (با استفاده از وبسایت، شبکه های اجتماعی و…) استفاده می شود تا برای یک یا چند محصول بازاریابی شود.
بهترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ چه هستند؟
بهترین ابزارهای سئو (SEO)
سئو، یکی از بهترین شیوه های بازاریابی دیجیتال است که در آن رقابت زیادی وجود دارد. اگر بتوانید سایت خود را به درستی و روی کلمات کلیدی مناسب بهینه سازی کنید هدفمند ترین مخاطبان را خواهید داشت. شاید نتوان تاثیرگذاری سئو را با هیچ روش دیگری در دیجیتال مارکتینگ مقایسه کرد، چرا که هدفمند ترین مخاطب شما کسی است که خودش به دنبال خدمات و محصولات شما می گردد. در این روش با انجام بهینه سازی سایت از داخل و خارج که شامل بحث های فنی و محتوایی است سایت شما برای موتور های جستجو بهینه می شود و زودتر از رقبایتان در معرض دید قرار می گیرید.
بخش بزرگی از کار دیجیتال مارکترها جذب مشتری از طریق موتورهای جستجو به ویژه گوگل است. ابزارهایی که در این بخش معرفی کردیم مهمترین موارد در سئو و بهینهسازی سایت هستند.
گوگل سرچ کنسول
سرچ کنسول گوگل ابزاری است که حضور وبسایتها در نتایج جستجوی گوگل را رصد و عیبیابی میکند. با سرچ کنسول میتوانید، ببینید کاربران با جستجوی چه کلیدواژههایی به سایت شما وارد میشوند، رتبه صفحات شما در نتایج جستجو چطور است و در کل وبسایت شما از نظر گوگل در وضعیت مناسبی هست یا نه.
ابزار ماز (MOZ)
ماز مجموعهای از خدمات رایگان و غیررایگان برای سئو و تحلیل رقبا است. با ابزارهای رایگان ماز میتوانید برخی کارها مثل تحقیق کلیدواژه، بررسی بکلینکها و … انجام دهید. خدمات اصلی و قدرتمند ماز در حالت غیررایگان (MOZ Pro) ارائه میشود.
Semrush
سمراش (Semrush) رقیب پلتفرم ماز است که معرفی کردیم. این پلتفرم هم مجموعهای از ابزارهای تحلیل سئو، بکلینک، دامنه، شبکههای اجتماعی و … است.
ahrefs
سومین پلتفرم خدمات سئو با امکانات تحلیل و بررسی ahrefs است. مثل دو رقیب قبلی، رقبا و سئو سایتتان را از جنبههای مختلف بررسی تحلی میکند.
Screaming Frog SEO Spider
نرمافزار SEO Spider برای بررسی لینکهای داخلی و خارجی وبسایت و همینطور بررسی ساختار ارتباطی صفحات استفاده میشود.
Yoast SEO افزونه
افزونه یوست مخصوص سیستم مدیریت محتوای وردپرس است و هر صفحه را از نظر کلیدواژه، لینکهای داخلی یا خارجی و رعایت نکات سئو بررسی میکند.
Lighthouse
ابزار Lighthouse به کارشناسان سئو، وبمسترها و طراحان وبسایت کمک میکند تا عملکرد وبسایت را بسنجند و ایرادات احتمالی را رفع کنند.
ابزار تست اسکیما
کدهای اسکیما کدهایی برای نشانهگذاری صفحات با هدف درک شدن توسط موتورهای جستجو و نمایش محتوا در قالبهای خاص است. مثلاً با کد اسکیما به گوگل میگویید این مقاله درباره ابزارهای دیجیتال مارکتینگ است. گوگل هم با این کد میفهمد این یک راهنما در حوزه دیجیتال مارکتینگ است.
mobile friendly test
بعد از بهروزرسانی الگوریتم Mobile First Index در موتور جستجوی گوگل، گوگل به وبسایتهای سازگار با صفحات موبایل رتبه بالاتری داد. بهینهسازی وب برای موبایل راهکارهای متنوعی مثل ریسپانسیو کردن دارد. برای اطمینان از این که وبسایت شما از نظر گوگل برای موبایلها مناسب است، میتوانید از ابزار mobile friendly test استفاده کنید. کافی است آدرس صفحه دلخواه را وارد کنید و بعد از تست ایرادهای احتمالی را برطرف کنید.
ابزار ساخت لینک UTM
بهترین روش برای این که لینکهای خود را رصد کنید، تعداد کلیکها، منبع کلیک و نوع لینک را بدانید، استفاده از لینکهای یو تی ام است. این لینکها علاوه بر آدرس معمولی، اطلاعاتی اضافی دارند که در ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکس قابل شناسایی است.
برای ساخت لینک یو تی ام باید پارامترهایی را به انتهای آدرس اضافه کنید. هرچند به صورت دستی هم این کار امکانپذیر است اما با یک ابزار ساده میتوانید خیلی سریعتر و با کمترین خطا این کار را انجام دهید.
بهترین ابزارهای بازاریابی محتوا
یکی دیگر از ابزار هایی که می توانید از آن در دیجیتال مارکتینگ استفاده کنید بازاریابی محتوا است. اهمیتی ندارد که کسب و کار ما تا چه اندازه کوچک یا بزرگ است، شما به هر حال به بازاریابی محتوا نیاز خواهید داشت. شما ممکن است بخواهید با یک مقاله نیاز مخاطبانتان را برطرف کنید یا این که بخواهید دست به تولید ویدیو های آموزشی بزنید.
BuzzSumo
BuzzSumo از آن دسته از سرویس هایی است که جهت تدوین استراتژی محتوا به کمکتان میآید. درواقع با این ابزار، محتوایی که بیشترین لایک، کامنت، لینک و به طور کلی بیشترین اینگیجمنت را در شبکه های اجتماعی دریافت کرده است را مشخص و رتبه بندی میکند. از آنجایی که محتوا یکی از حوزه های مؤثر در دیجیتال مارکتینگ است در نتیجه میتوان این سرویس را جزء بهترین ابزارهای بازاریابی اینترنتی در نظر گرفت.
بهترین ابزارهای ایمیل مارکتینگ
ایمیل مارکتینگ هنوز هم در ایران بازدهی خوبی دارد بازاریابی از طریق ایمیل ابزاری است که تقریبا همه کسب و کار های موفق از آن بهره گرفته اند. در واقع بازاریابی با ایمیل می تواند موفقیت در هر کسب و کار آنلاینی را تضمین و مخاطبان زیادی را به مشتری پر و پا قرص محصولاتش تبدیل کند. شما می توانید از طریق یک ایمیل پیشنهاد های ویژه تان را به کاربران سایتنتم بدهید.
ارسال خبرنامه یکی از بهترین راههای ارتباط و حفظ مشتریان است. به جز خبرنامه، پشتیبانی و ارسال پیام خودکار برای خریدها یا سفارشها یکی از دغدغههای همیشگی صاحبان وبسایتها است. سرویسهای ارسال ایمیل تمام این کارها را بدون کدنویسی و به سادهترین شکل ممکن انجام میدهند.
MailerLite
سرویس میلرلایت قبلاً نمایندهای در ایران داشت اما در حال حاضر ارتباطی با این نمایندگی ندارد. با میلرلایت میتوانید ایمیلهای اتوماسیون، خبرنامه یا پرسشنامه طراحی کنید. تا هزار مخاطب و ارسال ۱۲ هزار ایمیل در ماه رایگان است. خدمات بیشتر به صورت غیررایگان از ۱۰ دلار ماهانه شروع میشود.
میل چیمپ (mailchimp)
سرویس میل چیمپ روزانه حدود یک میلیارد ایمیل ارسال میکند. همین عدد نشان میدهد خدمات آن کامل و عالی است. با میل چیمپ میتوانید خبرنامههای هدفمند و زمانبندی شده برای مشتریان ارسال کنید. همچنین امکانات تبلیغ هوشمند، تست و رفتارسنجی کاربران در این سرویس فراهم است. تا ۲ هزار مخاطب و ۱۰ هزار ایمیل ماهانه رایگان است. پلنهای غیررایگان با امکانات بیشتر از ۱۰ دلار ماهانه شروع میشود.
Sender
سرویس سندر امکانات محدودی دارد اما بعد از سختگیری سرویسهای دیگر و تحریمها، به یک گزینه محبوب در ایران تبدیل شده است. تا ۲۵۰۰ مخاطب و ۱۵ هزار ایمیل در ماه رایگان است. پلنهای قویتر از ۹ دلار ماهانه شروع میشود.
پاکت
یکی از سرویسهای ایرانی ارسال ایمیل پاکت است که امکاناتی مثل امکان A/B تست، قالبهای آماده، اتوماسیون بازاریابی و دستهبندی مخاطبان دارد. از ۲۰۰ هزار تومان در ماه شروع میشود.
نجوا
نجوا یک سرویس ایرانی ارسال ایمیل انبوه و پوش نوتیفیکیشن است. نجوا رابط کاربری خوب، امکان تست A/B، زمانبندی ارسال و دستهبندی کاربران دارد.
پنل پایه این سرویس با امکان ارسال ۳ هزار ایمیل در ماه رایگان است. پلنهای قیمت بالاتر از ۴۵۰ هزار تومان در ماه شروع میشود.
بهترین سرویسهای تبلیغات کلیکی، همسان، بنری و ریتارگتینگ
یکی از نمونه های تاثیرگذار تبلیغات اینترنتی، تبلیغات کلیکی گوگل است. با تبلیغات کلیکی گوگل شما می توانید یک شبه رتبه یک موتورجستجو شوید و بازخورد قابل توجهی برای خود کسب کنید. این روش مناسب کسانی است که برای پرداخت هزینه های تبلیغاتی سنگین مشکلی ندارند و قصد دارند خیلی سریع بازخورد هزینه شان را دریافت کنند.
تبلیغات کلیکی یا PPC نوعی روش تبلیغ است که در آن فقط به ازای کلیک روی تبلیغ یا لینک پول پرداخت میکنید. یعنی برخلاف اکثر روشهای تبلیغ فقط برای مشتریهایی که از سایت شما بازدید کنند، خریدشان را تکمیل کنند یا اپلیکیشن شما را نصب کنند پول میدهید.
این مزیت تبلیغات کلیکی باعث شده تا به عنوان پربازدهترین روش تبلیغاتی در اینترنت شناخته شود. به علاوه، تناسب داشتن نیاز کاربر با تبلیغی که میبیند باعث میشود نرخ کلیک و فروش شما به شدت زیاد شود.
بزرگترین و معروفترین پلتفرم تبلیغات کلیکی در دنیا گوگل ادز است. تبلیغات گوگل ادز در کنار نتایج جستجوی گوگل نمایش داده میشود.
Google ads
همانطور که گفتیم گوگل ادز کارآمدترین سرویس تبلیغات کلیکی دنیا است. دلیل این کارآمدی هم ساده است؛ گوگل بزرگترین موتور جستجوی دنیا است و تبلیغات شما هر روز در کنار نتایج جستجو به میلیونها کاربر نمایش داده میشود.
بازدهی گوگل ادز نسبت به سایر روشهای تبلیغات کلیکی نسبتاً بالاتر است و به همین دلیل بهترین گزینه برای جذب کاربر و افزایش فروش است.
یکتانت
یکتانت سه نوع تبلیغ کلیکی ارائه میدهد: تبلیغات همسان، تبلیغات استاندارد عادی و کمپینهای محصول (که در واقع یک نوع ریتارگتینگ است.)
تبلیغات همسان از نوع بنری هستند و با عنوانهایی مانند «مطالب پیشنهادی از سراسر وب» و «پیشنهاد روز» منتشر میشوند.
تبلیغات محصول، بیشتر برای فروشگاههای اینترنتی کاربرد دارد و جزء تبلیغات ریتارگتینگ محسوب میشود. در کمپینهای ریتارگتینگ، بر خلاف کمپینهای بنری عادی، تبلیغات شما تنها به کاربرانی نمایش داده میشود که حداقل یک بار وارد وبسایت شما شدهاند و احتمالاً به محصولات و خدمات شما علاقهمند بودهاند. در روش ریتارگتینگ، کاربر تبلیغات محصول مرتبط با بازدیدهای قبلی خودش را میبیند.
صبا ویژن
شرکت صبا ویژن زیرمجموعه صبا ایده و همکار آپارات است. بخشی از خدمات تبلیغاتی صباویژن تبلیغات کلیکی در حدود ۱۴ هزار وبسایت ایرانی است. طبق توضیحات نوشته در وبسایت صباوبژن، سیستم تبلیغاتی آنها کلیکها و بازدیدهای غیرواقعی را شناسایی میکند و به همین دلیل کارایی بالایی دارد.
تپسل
تپسل در کنار انواع خدمات تبلیغات هدفمند، بنری و اپلیکیشن، تبلیغات کلیکی هم ارائه میکند. طبق توضیحات نوشته شده در وبسایت این شرکت، تبلیغات کلیکی هوشمند است و برای بیشترین بازدهی بهینهسازی میشود.
کاپریلا
سیاست کاپریلا نسبت به دو شرکت معرفی شده کمی متفاوت است. تبلیغدهندههای کاپریلا جایگاه بنر را اجاره میدهند و مثل بقیه درآمدشان وابسته به کلیک نیست. از طرف دیگر کاپریلا مدعی است با هوش مصنوعی بهترین تبلیغات را به صورت هدفمند به مشتریان نمایش میدهد.
ابزارهای تحلیل وبسایت و بازدیدکنندهها
بدون اغراق مهمترین گروه ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، ابزارهای تحلیل دیجیتال است. در تحلیل وبسایتها و هر نوع بستر دیگر دنبال این هستیم که بدانیم کارهایی که الان انجام میدهیم در جهت دستیابی به اهدف تعیین شده است یا نه. ابزارهای تحلیل را در دو گروه ابزارهای مخصوص وبسایت و ابزارهای مخصوص شبکههای اجتماعی معرفی کردیم.
Google Analytics
گوگل آنالیتیکس یا همان آنالیز مهمترین ابزار دیجیتال مارکتینگ است که هر وبمستری باید بلد باشد.
با این ابزار میتوانید رفتار کاربران در وبسایت، بازدیدها، میزان ورودی از منابع مختلف، کمپینهای تبلیغاتی، موقعیت جغرافیایی و خلاصه هرچیزی که مربوط به تحلیل و رصد کاربران خود نیاز دارید را به دست آورید.
سرویس آنالیتیکس رایگان است اما برای وبسایتهای بزرگ که خدماتی فراتر از سرویس معمولی نیاز دارند Analytics 360 معرفی شده که هزینه ۱۵۰ هزار دلار در سال دارد. البته برای اغلب وبسایتها سرویس رایگان امکاناتی فراتر از نیاز دارد.
گوگل تگ منیجر
گوگل آنالیتیکس بدون تگ منیجر کاربرد زیادی ندارد. آنالیتیکس به تنهایی نمیتواند آمار تمام اتفاقاتی که در وبسایت میافتد و جزئیات رفتار کاربران را ثبت و گزارش کند.
اینجاست که تگ منیجر به عنوان یک واسطه بین سایت و آنالیتیکس وارد میشود. با ایجاد تگهای مختلف در این سرویس میتوانید اطلاعات کوچکترین اتفاق مثل کلیک روی دکمه را به آنالیتیکس بفرستید.
hotjar
هاتجر ابزاری ساده برای رصد و درک رفتار کاربران است. با هاتجر میتوانید بخشهای پرکلیک در هر صفحه، حرکات موس و میزان اسکرول کاربران را زیر نظر بگیرید.
به علاوه، میتوانید با تنظیم قیف فروش خود ببینید کاربران در چه بخشهایی، از خرید منصرف میشوند.
هزینه: برای وبسایتهای شخصی و حداکثر بازدید ۲۰۰ هزار در روز رایگان است. پلنهای بالاتر از ۲۹ دلار در ماه شروع میشود.
Alexa
الکسا با سیستم رتبهبندی وبسایتها مشهور شد اما الکسای فعلی یک سرویس تحلیل بازدید وبسایت و تحلیل رقبا است.
هزینه: فقط چک کردن رتبه و دریافت اطلاعات محدود درباره رقبا و بازدید هر وبسایت رایگان است. قیمت بقیه پلنها بستگی به خدمات درخواستی دارد.
similarweb
سیمیلاروب ابزاری مشابه الکسا برای تحلیل بازدید و میزان رقابت وبسایت است. بدون عضویت در آن میتوانید اطلاعات مختصری درباره آمار جستجو، منابع ورودی کاربران، رقبا و کلیدواژههایی که کاربران را به وبسایت شما میرساند پیدا کنید.
similarweb یک رتبهبندی مشابه الکسا هم دارد که البته دقت آن از الکسا کمتر است.
هزینه: در عضویت رایگان به مدت سه ماه میتوانید آمار بازید وبسایت را رصد کنید. عضویتهای غیررایگان با توجه به خدمات درخواستی قیمتهای متنوعی دارد.
Hubspot
هاب اسپات یکی از بزرگترین وب سایت هایی است که بر پایه تولید محتوا ساخته شد و بعد از آن ابزارهای کاربردی و متنوعی در حوزه دیجیتال مارکتینگ ارائه داد. با ابزار دیجیتال مارکتینگ هاب اسپات می توانید نرم افزارهای چت زنده را به راحتی برای وب سایت تان نصب کنید و یا میزان بازدید کنندگان سایت را آنالیز کنید. حتی با این ابزار می توانید محتوای وب سایت و شبکه های اجتماعی را مدیریت کنید. در کل این ابزار کامل و جامع است اما قیمت بالایی نیز برای آن باید بپردازید.
بهترین ابزارهای مدیریت و تحلیل شبکههای اجتماعی
شبکه های اجتماعی یکی از قدرتمند ترین ابزار های دیجیتال مارکتینگ به حساب می آیند. قطعا می دانید که امروزه اکثر کاربران اینترنت از گوشی های موبایلشان استفده می کنند و بیشتر این استفاده مربوط به وقت گذرانی در شبکه های اجتماعی است. در این شرایط راه اندازی کمپین های تبلیغاتی که مانند ویروس پخش می شوند می تواند بهترین بازدهی را برای صاحبان کسب و کار های اینترنتی داشته باشد.
وقتی بخواهید چندین شبکه اجتماعی را همزمان مدیریت کنید کارتان خیلی سخت میشود.
ابزارهای مدیریت شبکههای اجتماعی دقیقاً با همین هدف ساخته شدند تا به راحتی بتوانید چندین پروفایل را در شبکههای اجتماعی مختلف همزمان مدیریت کنید. بعضی از این سرویسها امکان تولید محتوای سریع هم دارند و بعضی فقط ابزاری برای آمارگیری و تحلیل پیشرفته هستند.
ابزارهای دیجیتال مارکتینگ در حوزه شبکههای اجتماعی برای هر پلتفرم بسیار متنوع هستند. در ایران با توجه به این که اینستاگرام محبوبیت بیشتری دارد، بیشتر ابزارهای مرتبط با اینستاگرام استفاده میشوند.
socialblade
فرض کنید میخواهید به یک اینفلوئنسر اینستاگرامی پول بدهید تا برای شما تبلیغ کند؛ از طرفی میدانید که اضافه کردن فالوورهای فیک و لایک غیرواقعی امکانپذیر است. بهترین راه بررسی شبکههای اجتماعی خودتان یا هر فرد دیگر، داشتن آمار بلند مدت و سنجش شاخصهای پیشرفت است.
سرویسهایی مثل socialblade این کار را به خوبی انجام میدهند. socialblade آمار یوتیوب، اینستاگرام، توییتر، فیسبوک و … را پوشش میدهد.
Ninjalitics
Ninjalitics ابزاری دیگر است که برای رصد و آمارگیری اینستاگرام استفاده میشود. در نسخه رایگان میتوانید اطلاعاتی از تغییر تعداد فالوورها، نرخ تعامل (Engagement) و … را بررسی کنید.
hootsuite
هوتسوییت از قویترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ در حوزه شبکههای احتماعی است. با این ابزار میتوانید شبکههای اجتماعی خود در اینستاگرام، پینترست، توییتر، فیسبوک، لینکدین و یوتیوب را به صورت همزمان مدیریت کنید. هدف اصلی هوتسوییت خودکارسازی پستگذاری، مانیتورینگ و افزایش بازدهی است. پلتفرمهای قابل اتصال و کارهایی که میتوانید با هوت سوییت انجام دهید بسیار متنوع است.
Buffer
بافر هم مثل هوت سوییت خدمات مدیریت شبکههای اجتماعی ارائه میکند. بافر از نظر خدمات مشابه هوتسوییت است.
نوینهاب
نوینهاب رقیب ایرانی سرویسهای خارجی مدیریت شبکههای اجتماعی است. پلتفرم نوینهاب به شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای مختلفی مثل اینستاگرام، تلگرام، توییتر، یوتیوب، پیامرسان بله، گپ و … متصل میشود. میتوانید پستهای خود را زمانبندی کنید و آمار پیشرفت هرکدام را زیر نظر بگیرید.
Facebook Creator Studio
فیسبوک که مالک شبکه اجتماعی پرطرفدار اینستاگرام است برای برطرف کردن نیاز کاربران اینستاگرام یک سرویس زمانبندی و مدیریت دارد. Creator Studio داشبوردی ساده دارد و به راحتی میتوانید پستهای اینستاگرام خود را برای انتشار زمانبندی کنید. آمارهای کاربردی اینستاگرام هم از همین سرویس قابل استفاده است.
PromoRepublic
پرومو ریپابلیک یکی از بهترین ابزارهای مدیریت شبکه های اجتماعی و از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ است. این ابزار به شما اجازه می دهد تمام شبکه های اجتماعی تان را یکجا مدیریت کنید. از طریق اکانت پرومو ریپابلیک تان می توانید به تمام صفحات اجتماعی تان دسترسی داشته باشید. محتوا منتشر کنید و حتی ساعت انتشار محتوا به صورت اتوماتیک و دلخواه را تعیین کنید تا در تمام شبکه های اجتماعی تان سر ساعتی خاص منتشر شود.
هم چنین این ابزار بیش از 6000 قالب دارد که می توانید پست هایتان را بر اساس آن تنظیم کنید و از عکس ها و Gif های مختلفش استفاده کنید. علاوه بر این تمامی دیتایی که از شبکه های اجتماعی تان نیاز دارید مانند نرخ اینگیجمنت و میزان بازدید و… در قالب یک گزارش PDF برای شما آماده می شود.
بهترین ابزارهای تست سرعت وبسایت
هرچه سایت شما سریعتر باشد، کاربران راحتتر از آن استفاده میکنند. گوگل هم که همیشه طرفدار تجربه کاربری بهتر است به سایتهای سریعتر رتبه بهتری میدهد.
حالا چطور سرعت سایت را بررسی کنیم؟ از کجا بفهمیم عامل اصلی کند بودن سایت چیست؟ سه ابزاری که اینجا معرفی کردیم از بهترینها و دقیقترین ابزارهای سنجش سرعت سایت هستند.
Gtmetrix
یکی از معروفترین ابزارهای سنجش سرعت سایت جیتیمتریکس است. با جیتیمتریکس میتوانید گزارش کاملی از بارگذاری بخشهای مختلف هر صفحه از وبسایت و عملکرد کل وبسایت مشاهده کنید. در نسخه رایگان میتوانید تا ۲۰ بار در روز درخواست گزارش سرعت وبسایت کنید.
Pingdom
پینگدام ابزاری مشابه gtmetrix است اما تعداد سرورهای کمتری دارد و گزارش آن سادهتر است.
Pagespeed insights
ابزار pagespeed insights توسط گوگل برای بررسی تجربه کاربری وبسایتها معرفی شده است. این ابزار شاخصهای مختلفی را در نظر میگیرد که بیشترشان روی سرعت و روند بارگذاری سایت متمرکز هستند.
بهترین ابزارهای کوتاهکنندهی لینک
لینکهای طولانی از نظر تجربه کاربری زیاد جالب نیستند به ویژه اگر از کاراکترهای فارسی در URL خود استفاده کرده باشید. سرویسهای کوتاه کننده لینک یک آدرس کوتاه شده جدید میدهند و آمار کلیک هم برای شما جمعآوری میکنند. بعضی از این سرویسها امکان اتصال دامنه دلخواه را میدهند. یعنی میتوانید دامنهای کوتاه شده مشابه دامنه اصلی به سرویس اضافه کنید و هر آدرس کوتاهی که نسخه کوتاه شدهاش را با این دامنه بسازید.
بهترین ابزارهای پشتیبانی و چت آنلاین برای وبسایتها
هرچقدر امکان ارتباط و تماس با مشتریان را آسانتر کنید، احتمال خرید از شما بیشتر میشود. اگر مشتری مجبور شود برای یک سوال ساده ایمیل بفرستد و شما هم دو روز بعد به ایمیل او جواب دهید، مطمئن باشید مشتری در این مدت مشکلش را از راه دیگری حل کرده است.
مزیت اصلی سرویسهای چت آنلاین کاهش این زمان و پاسخگویی در لحظه است. البته امکانات این سرویسها محدود به یک ارتباط سریع نیست. در ادامه با امکانات بعضی سرویسهای پرکاربرد بیشتر آشنا میشوید.
رایچت
رایچت یک سرویس با ویژگیهای متنوع برای پشتیبانی مشتریان و پاسخگویی آنلاین است. رایچت دارای اپلیکیشنهای قابل نصب روی رایانه و موبایلها است یا میتوانید از طریق ربات تلگرام به پیامها جواب دهید. ویژگی جالب دیگر رایچت امکان تنظیم پیامهای هوشمند و زماندار برای کاربرانی است که به سایت شما وارد شدهاند.
بستههای حرفهای و تجاری رایچت امکانات پشتیبانی تیمی کاملی مثل انتقال گفتگو بین اپراتور، تعریف پاسخهای آماده و … دارد.
ریتین
ریتین سرویس ایرانی دیگری است که امکان چت آنلاین را فراهم میکند. امکانات پشتیبانی و مکالمه آن کامل است اما مثل رایچت اپلیکیشن موبایل و امکان پاسخگویی از تلگرام ندارد.
گفتینو
گفتینو سومین سرویس پرطرفدار ایرانی است که امکانات کامل پشتیبانی و چت آنلاین را در اختیار شما میگذارد. شما میتوانید اپراتورها را به صفحههای دلخواه اختصاص دهید. به علاوه امکان ارسال فایل صوتی هم فراهم کرده است.
Crisp
Crisp یک افزونه چت آنلاین مخصوص سیستمهای مدیریت محتوا مثل وردپرس است. کریسپ برای سایتهای تجاری، فروشگاهی و استارتاپها مناسب است. شرکتهای بزرگ قابل استفاده میباشد. در کریسپ میتوانید از رباتهای چت برای پاسخگویی استفاده کنید.
Tawk.to
تنها سرویس چت و پشتیبانی آنلاین تمام رایگان Tawk است. درآمد این سرویس از فراهم کردن افرادی برای انجام پشتیبانی آنلاین، فروش و منشی آنلاین است. اسکریپت این سرویس در هر وبسایتی قابل نصب و راهاندازی است.
ابزارهای مدیریت پروژه
مدیریت پروژهها و کارها در بازاریابی دیجیتال بدون ابزارهای مدیریت پروژه تقریباً غیرممکن است. مخصوصاً اگر تیم بزرگی دارید و تمام کارها نیاز به نظارت و پیگیری دارند مدیریت سختتر و پیچیدهتر میشود. اپلیکیشنها و سرویسهای محبوب مدیریت پروژه مبتنی بر سیستم کانبان کار میکنند. سیستمی که در آن کارها در سه ستون تقسیم میشوند. این ستونها به ترتیب برای انجام، درحال انجام و انجام شده هستند.
دو سرویس ترلو و تسکولو از محبوبترینها در ایران هستند.
ترلو
بسته رایگان ترلو به کاربران اجازه میدهد به تعداد نامحدود بُرد برای خودشان بسازند و همتیمیهای خودشان را اضافه کنند. در هر برد ترلو میتوانید هر تعدادی که نیاز دارید ستون بسازید و پروژههای خود را مرحلهبندی کنید. هر کارت نماینده یک کار است که باید انجام شود. افرادی که عضو یک کارت میشوند یعنی در این کار مشارکت دارند.
تسکولو
تسکولو رقیب ایرانی ترلو است. امکانات اولیه تسکلو مشابه ترلو است. ترلو قابلیت اتصال به سرویسهای بیشتری دارد اما تسکولو امکان تماس ویدیویی و مدیریت پروژه بیشتری را فراهم میکند.
Slack
اسلک یکی از ابزارهای ارتباطی محبوب در دنیای دیجیتال مارکتینگ است. توسط این ابزار می توانید کانال های ارتباطی در فضای دیجیتال با همکارانتان ایجاد کنید و یا اطلاعات خاصی را با آن ها به اشتراک بگذارید.
البته این فضا مختص به دیجیتال مارکتینگ است. مثلا از طریق این ابزار می توانید به ازای هر خریدی که مشتری انجام می دهد به تمامی اعضای تیم نوتیفیکشن بفرستید و یا گزارش هر گونه آنالیزی را به تمام اعضا ارسال کنید.
بهترین ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی
فهمیدن نیاز کاربران قبل از تولید محتوا یک مرحلۀ الزامی و ضروری است. بدون تحقیق و استفاده از کلماتی که کاربران بیشتر جستجو میکنند، عملاً محتوای شما هیچ فایدهای ندارد. در دوره تحقیق کلمات کلیدی به طور کامل درباره این تحقیق مهم صحبت کردیم.
ابزارهایی که در این بخش استفاده میشوند با توجه به کم هزینه بودن و پوشش زبان فارسی انتخاب شدهاند.
Google Keyword Planner
کیورد پلنر گوگل بخشی از پلتفرم تبلیغاتی گوگل ادز است. اگر بخواهید در گوگل ادز یک کمپین تبلیغاتی راهاندازی کنید نیاز به تحقیق کلیدواژه و رصد آمار جستجوی کاربران دارید؛ ابزار کیوردپلنر با همین هدف به گوگل ادز اضافه شده است. در کیورد پلنر میتوانید آمار جستجوی عبارتهای مختلف را به صورت دقیق مشاهده کنید.
برای اطلاعات بیشتر در مورد این ابزار می توانید مطلب؛ روش های تحقیق کلمه کلیدی (کیورد پلنر) را مطالعه کنید.
Google Trends
گوگل ترند ابزاری است که شرکت گوگل با آن آمار موضوعات و عبارتهای جستجو شده را گزارش میکند. این ابزار به صورت پیشفرض عبارتهای پرجستجو را براساس موقعیت مکانی و دورهای زمانی نمایش میدهد. به علاوه میتوانید آمار مربوط به جستجوی یک یا چند عبارت موردنظر خودتان را بررسی کنید.
keywordshitter
کیوردشیتر ابزاری رایگان است که به کمک پیشنهادهای گوگل کلیدواژههای مرتبط را پیدا میکند. یک یا چند کلیدواژه وارد کنید و بعد استارت را بزنید تا کارش را شروع کند. هرچه زمان بیشتری از جستجو بگذرد کلیدواژههای کشف شده بیربطتر میشوند. پس باید حواستان باشد فقط کلیدواژههایی که ارتباط بهتری دارند استفاده کنید.
keywordtool
ابزار keywordtool با Autocomplete گوگل کلیدواژههای مرتبط را فهرست میکند. مزیت این ابزار تقسیمبندی جستجوهای تصویر، ویدیو، یوتیوب و … است.
keywordpro
ابزار keywordpro ابزاری مشابه keywordtool است، با این تفاوت که دایره کلمات کلیدی را به صورت یک گراف معرفی میکند و نحوه لینکسازی داخلی را برای شما مشخص میکند.
keyword eveywhere
ابزار keyword eveywhere نام افزونهای قابل نصب روی مرورگرهای کروم و فایرفاکس است. این افزونه لیستی از کلیدواژههای مرتبط همراه با اطلاعاتی درباره سطح رقابت و ارزش هر کلیدواژه در کنار نتایج جستجو در گوگل نمایش میدهد. شما میتوانید از این لیست خروجی بگیرید.
بهترین ابزارهای تهیه گزارش
گزارشنویسی و ارائه گزارش به مشتری یا کارفرما در پروژههای دیجیتال مارکتینگ جزو کارهای مهم اما تکراری و بعضی وقتها سخت است!
اگر سنتی کار کنید مجبورید گزارش خود را در فایل ورد یا اکسل بنویسد و تمام اعداد و ارقام را دستی وارد کنید. بهترین راهکار برای کم کردن زمان گزارشنویسی استفاده از ابزارهایی مثل گوگلشیت (Google sheet) و ساخت قالبهای آماده برای گزارشهای تکراری است.
گوگل در سالهای اخیر برای این نیاز هم سرویسی به نام دیتا استودیو ایجاد و معرفی کرد.
Google Data Studio
دیتا استودیو سرویس جدید گوگل برای تهیه گزارشهای پویا از پروژههای دیجیتال مارکتینگ یا سایر پلتفرمها و منابع مختلف است. با دیتا استودیو میتوانید گزارشهایی خود را در قالب جدول و نمودار بسازید و نکته قابل توجه این است کهاین گزارشها به صورت خودکار بهروزرسانی میشوند. دیتا استودیو قابلیت اتصال به سرویسهایی مثل گوگل آنالیتیکس، سرچ کنسول و … دارد.
بهترین سرویسهای نظرسنجی،پرسشنامه و فرم ساز
پیدا کردن سوالات مناسب برای پرسشنامه، نظرسنجی و تحقیق از مشتریان به تنهایی کاری سخت و نیازمند فکر است؛ از آن سختتر طراحی فرمها و پرسشنامهای است که در کمترین زمان ممکن بهترین نتیجه و با کمترین خطا را داشته باشد. سرویسها نظرسنجی و فرمساز بخش اجرایی و طراحی را برای شما آسان میکنند.
پرسلاین
پرسلاین امکان ساخت پرسشنامههای تعاملی و با امکانات متنوع را میدهد. ساخت و طراحی پرسشنامه با این سرویس بسیار آسان است و نیاز به دانش فنی ندارد.
فرمساز گوگل
سرویس فرمساز گوگل کاملاً رایگان است. با این ابزار میتوانید فرمهایی ساده، چندمرحلهای و قابل اعتبارسنجی بسازید.
Survey Anyplace
Survey Anyplace به شما کمک می کند انواع پرسشنامه ها را برای مشتریان خود آماده کنید و یا حتی پرسشنامه هایی کاملا شخصی سازی شده با پرسش های خاص خودتان تهیه کنید و عکس های مورد نظرتان را به آن اضافه کنید. پرسشنامه های این ابزار به خوبی طراحی شده اند و با هر نوع سیستم عامل و روی موبایل به خوبی نمایش داده می شوند و تجربه کاربری راحتی را ارائه می کنند.
همانطور که میدانید شغل دیجیتال مارکتینگ محدود به یک وظیفه نیست و در واقع چنین فردی یک فرد چند وظیفهای میباشد. به همین دلیل در آیجیتالی مطلب انواع مختلف ابزارهای دیجیتال مارکتینگ را به شما معرفی کردیم.
در آخر از شما کاربر عزیز خواهشمندیم، اگر ابزار دیگری در حوزه دیجیتال مارکتینگ میشناسید که به کار سایر فعالان این حوزه بخورد، زیر همین پست معرفی کنید